جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: پنجشنبه، 4 آذر 1400     
واکنش به انتصاب زاکانی در دانشگاه تهران

 روزنامه اطلاعات نوشت: اگر کسی شبانه برای نخستین بار پای به کشور عزیزمان ایران بگذارد و مثلاً در جریان همه‌ی انتصابات قرار گیرد، حتما ناسزاوار یقین خواهد کرد که سرزمینی با بیش از هشتادمیلیون نفوس، نخبگان وخبرگانی دارد انگشت‌شمار؛ اما دانای همه‌ی امور!

وقتی اسامی هیأت امنای جدید دانشگاه تهران را دیدم، حال همان مسافر تازه‌وارد را یافتم و با خود گفتم: عجبا از کشوری چهارفصل و پهناور، با جمعیتی گسترده در انواع استعدادها و توانی خیره‌کننده در بزنگاه‌ها؛ که در یکی از حساس‌ترین نقاطِ امنایی و اتاق فکری مانند مهم‌ترین دانشگاهش، همچنان باید وقت رییس مجلس و شهردار و وزیر و دیگر مشتغلان به هزارویک اشتغال را بگیرد!مگر این آب و خاک این‌سان دریغ‌زا قحط‌الرجال‌زده شده است؟
 
مگر آن‌که آن‌مسافر فرضیِ ابتدای نوشتار را این‌گونه توجیه کنیم که:هان؛ عموجان! لختی بیاسای تا صبح شود و خستگی راه از تنت برون گردد و خُلقت به جای آید؛ داستان اینگونه هم که تو جدّی‌اش می‌انگاری نیست. هیأت امنا یعنی جمعی امین و خوشنام و مورد وثوق، که فقط نام و نشان و سرقفلیِ دیگر سِمَت‌هاشان در اینجا کار می‌کند؛ وگرنه قرار نیست معجزه‌ای آورند و عصای موسی را اژدها کنند و عیسی مسیح را در ید بیضاشان شرمنده! نه والله!



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: