روزنامه همشهری: دو مرد آشنا بهخاطر اختلاف 15هزاردلاری، صاحب یک طلافروشی را ربودند اما گروگان با زیرکی موفق شد از دست آنها فرار کند.چند روز قبل ساکنان خیابانی در شمال تهران متوجه درگیری 4جوان در خیابان شدند؛ 2نفر از آنها با میله آهنی و تبر به جان 2نفر دیگر افتاده بودند و لحظاتی بعد یکی از آنها را با زور و تهدید سوار هیوندا کرده و فرار کردند.
جوان دیگر که مصدوم شده بود با پلیس تماس گرفت و گفت: 2فرد ضارب دوستش را گروگان گرفته و با خود بردند. وی به مأموران گفت: دوستم شایان که او را ربودهاند ساعتی قبل به من زنگ زد و گفت با یکی از دوستانش بهنام فرهاد در یکی از خیابانهای شمال تهران قرار ملاقات دارد. از من خواست تا همراهش بروم و ما وقتی سر قرار حاضر شدیم فرهاد و دوستش با تبر و میله ما را زخمی و دوستم شایان را با زور سوار ماشین کردند و با خود بردند.
رهایی گروگان
درحالیکه پروندهای درباره این حادثه تشکیل شده و مأموران تحقیقات خود را برای بازداشت گروگانگیران آغاز کرده بودند، لحظاتی بعد گروگان موفق به فرار از دست آدمربایان شد و خودش را به اداره پلیس رساند. وی در توضیح ماجرا گفت: یکی از آدمربایان فرهاد و دیگری امید از دوستان فرهاد بود. با فرهاد سالها میشود که دوست و همباشگاهی هستیم. من مغازه طلافروشی دارم و چند وقت قبل 15هزار دلار به فرهاد قرض دادم.
قرار بود ظرف مدتی کوتاه آن را برگرداند اما زیر قولش زد و برای برگرداندن آن امروز و فردا میکرد. وقتی متوجه شدم که مرا سرکارگذاشته از او شکایت کردم. وی ادامه داد: وقتی فرهاد متوجه شد که از او شکایت کردهام با من تماس گرفت و به بهانه اینکه قصد صحبت درباره اختلافاتمان را دارد با من در خیابانی در شمال تهران قرار ملاقات گذاشت. میترسیدم تنها در محل قرار حاضر شوم به همین دلیل از دوستم خواستم تا همراهم بیاید. اما وقتی سر قرار حاضر شدیم فرهاد و دوستش امید بهسمت ما هجوم آوردند و با میله و تبر به جانمان افتادند.
پس از آنکه هردویمان زخمی شدیم با تهدید مرا سوار بر خودروی هیوندای خود کرده و متواری شدند. در بین راه من با لگد به در میکوبیدم تا اینکه در باز شد و موفق به فرار شدم. با این حال فرهاد و امید بهدنبالم آمدند و میخواستند با زور مرا دوباره سوار ماشین کنند. همان لحظه زنی از پشت پنجره متوجه جدال من با آنها شد و آدمربایان را تهدید کرد که اگر رهایم نکنند به پلیس زنگ میزند. تهدید این زن سبب شد تا آدمربایان رهایم کنند.
بازداشت
با این شکایت، مأموران با دستور قاضی محمدرضا صاحبجمعی، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران موفق شدند امید، یکی از آدمربایان را بازداشت کنند. او منکر آدمربایی شد اما درگیری را گردن گرفت. وی گفت: فرهاد از دوستانم بود که به او مبلغی پول بدهکار بودم. روز حادثه به سراغم آمد و گفت بیخیال طلبش میشود به شرط آنکه فردی را مورد ضرب و شتم قرار بدهم و زهر چشم بگیرم.
من هم شرطش را پذیرفتم و وارد این ماجرا شدم. آن روز شاکی را با تبر و میله کتک زدم اما در آدمربایی نقشی نداشتم. این متهم با قرار قانونی بازداشت شده و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفته است. این در حالی است که تحقیقات برای بازداشت متهم اصلی پرونده ادامه دارد.