همدلی: اخیراً، بحث مهاجرت جوانان و نخبگان، بحث روز کارشناسان و رسانههای مختلف است. خبر مهاجرت پزشکان، استادان یا جوانان داوطلب ادامه تحصیل یا جویای کار، خبری است که هر روز میشنویم. متأسفانه هر روز در اخبار، خیل ایرانیانی را میبینیم که به دریا و کوهستان میزنند تا به غرب پناه ببرند. به نقل از یک مقام انگلیسی بیان شد که ۲۹ درصد از مهاجرین غیرقانونی کانال مانش ایرانی هستند. در این خصوص نکاتی را میتوان بیان کرد.
۱- پدیده مهاجرت، فقط اختصاص به یک قشر خاص مثلاً جوانان برای ادامه تحصیل و بعداً برای اقامت ندارد. بلکه مهاجرت شامل همه گروههای اجتماعی است و دلایل مهاجرت هم مختلف است؛ از دلایل اقتصادی تا دلایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی. نگارنده که چند سالی بهقصد ادامه تحصیل در خارج از کشور زندگی کرده است، در افرادی که اقامت در خارج را انتخاب کردهاند، اقشار مختلف و گرایشهای مختلف سیاسی را هم دیده است و میشناسد. حتی روحانیونی را میشناسد که بهقصد تبلیغ راهی خارج شدند و همچنان پس از بیست سال، در خارج سکونت دارند تا آنجا که آقازاده یکی از این روحانیون از طرف یکی از احزاب انگلستان، کاندیدای پارلمان انگلستان شده بود. ایرانیانی را میشناسد که در دانشگاهها مشغول هستند، ایرانیانی که در شرکتهای صنعتی مشغول هستند، ایرانیانی که در بازار و به کار مشغولاند.
۲- معمولاً کسانی که میل به مهاجرت دارند، دارای حداقل سن بیستوچندساله هستند. این افراد، بالغ و صاحبفکر و رشید هستند که با مجموعه شرایط، تصمیم به ادامه تحصیل در خارج میگیرند و ممکن است بعد از ادامه تحصیل هم در همان خارج، محلی برای کار و اشتغال و در نتیجه اقامت یابند. ممکن است در مسیر این تصمیم، با صدها نفر مشورت بکنند. در این مشورتها، هم مشورتهای مثبت و هم مشورتهای منفی را خواهند شنید. بهاینترتیب، تصمیم هر فرد، تصمیمی است که توسط فرد و بر اساس مجموعه شرایط اقتصادی، آموزشی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر کشور، اتخاذ میشود. حتی اگر کسی مشورت مثبت به او داده باشد، این مشورت تعیینکننده نهایی نیست.
۳- اما بسیاری از کسانی که مهاجرت میکنند، کسانی هستند که بعد از ورود به بخش کار و چند سال تجربهاندوزی، قصد مهاجرت میکنند. این جمعیت مهاجر، بهمراتب بیشتر از کسانی است که بهقصد ادامه تحصیل، راهی دانشگاههای خارج از کشور میشوند. چه شرایطی باعث آن میشود که این افراد، جلای وطن کنند؟ بهعلاوه، مهاجرت فقط به مهاجرت بهقصد ادامه تحصیل یا کار خلاصه نمیشود. بلکه خیل کسانی که خود را به کوهستان و دریا میسپارند و خیل جوانان و ایرانیانی که رنج زندگی در کمپهای پناهندگی را به خود میپذیرند، نشان میدهد که ایران در کشورهای بالای مهاجرفرست است.
۴- گرچه مطالعات مختلفی در زمینه مهاجرت ایرانیان و دلایل مهاجرت انجامشده است، اما پیشنهاد میشود که این موضوع موردبررسی خبرگان جامعهشناسی قرار گیرد. میزان مهاجرت ایرانیان بهصورت مقایسهای دیده شود و مهمترین دلایل آن بررسی شود و در اختیار سیاستگذاران و مدیران کشور قرار گیرد. اگرچه اطلاعات مربوط به مهاجرت، مخفیانه نیست. موقعی که به وزارت علوم یا وزارت بهداشت برای آزادسازی مدرک مراجعه میکنند، میتوان روند مهاجرت ایرانیان را بهصورت هفتگی رصد کرد و مشاهده کرد که چگونه این مهاجرت، تابعی از شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور است.
۵- در پایان باید گفت که قطعاً همه ما خصوصاً نخبگان نسبت به ایران، وظیفه داریم. همه با سرمایه این کشور پیشرفت کردهاند و به درجات عالی علمی و کارشناسی رسیدهاند، به قول دکتر رنانی ایران ما نیاز به تیمار دارد، باید فرزندی بر بالین این مادر بیمار باشیم. ولی نمیتوان انکار کرد که بههرحال، همه چنین فکر نمیکنند و بسیاری تصمیم سخت مهاجرت را برمیگزینند. در نتیجه بر مسئولان کشور است که ضمن بررسی شرایط منجر به مهاجرت ایرانیان، اجازه ندهند که شرایط داخلی ایران، باعث فرار نخبگان شود و به قولی ایران تهی از نخبگی شود.