همشهری: مرد شیکپوش با جعبهای در دست، سوار تاکسیهای اینترنتی میشد و با شگردی عجیب گوشی رانندهها را سرقت میکرد. در این میان آنچه پس از سرقت نصیب مالباختهها میشد، همان جعبهای بود که داخل آن یک تکه آجر قرار داشت.
از مدتی قبل مأموران پلیس در جریان سرقت عجیب گوشی از مسافرکشهای اینترنتی قرار گرفتند.
یکی از شاکیان به مأموران گفت: ساعتی قبل مردی جوان که کت و شلوار به تن و جعبه لوکسی در دست داشت، بهعنوان مسافر سوار ماشینم شد. او سر صحبت را باز کرد و مدعی شد که داخل جعبه یک گوشی گرانقیمت است که بهعنوان هدیه برای همسرش خریده است. مقصد او خیابانی در حوالی مرکز تهران بود و میگفت که با دوستش قرار ملاقات دارد. اما وقتی به مقصد رسیدیم، با ناراحتی گفت که شارژ موبایلش تمامشده و از من خواست موبایلم را برای چند دقیقه در اختیارش قرار بدهم تا به دوستش زنگ بزند.
شاکی ادامه داد: موبایلم را به او دادم و وی در ظاهر به دوستش زنگ زد و از او پرسید کجا ایستاده است. او در حال صحبت بود که جعبه را بهدست من داد و از ماشین پیاده شد تا ببیند دوستش کجا ایستاده است. چون کادوی گرانقیمتش در دستم بود، شک نکردم و در ادامه دیدم که وی وارد پاساژی شد و من به انتظارش نشستم، اما او غیبش زد و موبایلم را هم با خودش برد. یک ساعت بعد پیاده شدم و داخل پاساژ دنبال او گشتم اما اثری از مسافر نبود. بعد داخل ماشین برگشتم، جعبه کادو را باز کردم اما در کمال تعجب با یک تکه آجر روبهرو شدم و فهمیدم که همه این ماجرا، نقشهای برای سرقت موبایلم بوده است.
دزد سابقهدار
تعداد شاکیان در این پرونده در حال افزایش بود و متهم سعی داشت ردی از خودش به جا نگذارد. با این حال کارآگاهان در تحقیقات تخصصی به سرنخهایی از وی دست یافتند و معلوم شد که او یک مجرم سابقهدار است. تا اینکه وی چند روز قبل در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد و در بازجوییها به سرقتهای سریالی اعتراف کرد. سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: متهم در بازجوییها به 70فقره سرقت اقرار کرده و برای انجام تحقیقات بیشتر تحویل مقام قضایی شده است.
سرقت به محض آزادی
متهم 40ساله است و پیش از این به اتهام کلاهبرداری، سرقت موبایل و حمل موادمخدر دستگیر شده و به زندان افتاده است. او با خونسردی از جزئیات سرقتهای عجیب خود میگوید.
چه شد که پس از آزادی دوباره سراغ سرقت رفتی؟
من معتاد به شیشهام. حالا تصور کنید یک معتاد به شیشه که سابقه سرقت و کلاهبرداری هم دارد، آیا کسی به او کار میدهد؟ مخصوصا این روزها که دکتر و مهندسهای شهر هم بیکارند. برای همین ناچار شدم باز هم سرقت کنم تا خرج مواد و زندگیام را درآورم.
یعنی زندان برایت درس عبرت نشد؟
زندگی در زندان خیلی سخت است و دلم نمیخواست دوباره به آنجا برگردم، اما انگار معتاد به سرقت شده بودم.
آخرین بار به چه جرمی دستگیر شدی؟
با همین شگرد سرقت میکردم تا اینکه 5/2 سال قبل دستگیر شدم و به زندان افتادم. اما 6ماه قبل بعد از پایان دوران محکومیتم آزاد شدم و درست یک ساعت پس از آزادی سرقت هایم را با همان شگرد قبلی از سر گرفتم.
شگردت چه بود؟
در نقش مسافر سوار خودروهای دربستی و تاکسیهای اینترنتی میشدم و راننده را فریب میدادم. البته آن موقع این لباسها(لباس متهمان) تنم نبود. کت و شلوار شیک میپوشیدم تا اعتماد طعمههایم را جلب کنم. یک جعبه هم در دست میگرفتم و داخل آن یک آجر قرار میدادم و به دروغ به رانندهها میگفتم داخل جعبه گوشی موبایل، کریستال، عتیقه یا هر چیز دیگری است که ارزش بالایی دارد. بعد هم به بهانه زنگ زدن به دوستم، گوشی آنها را میگرفتم و سرقت میکردم.
هرگوشی را چند میفروختی؟
بستگی به مدلش داشت. از یک میلیون تا 3-2 میلیون تومان.
چند سرقت انجام دادی؟
با این شگرد حدود 70مورد.
همه رانندهها فریبت را میخوردند؟
حتی یک مورد هم نبود که فریب نخورد. من خیلی خوب نقش بازی میکنم. این ترفند کار همه نیست.
چطور این ترفند به ذهنت رسید؟
چند سال قبل به جرم حمل مواد دستگیر شدم و به زندان افتادم. در آنجا با یک مجرم حرفهای آشنا شدم، او این شگرد عجیب را به من آموزش داد و چون من استعداد خوبی در نقش بازی کردن دارم از پسش بر آمدم.