اشکالات محوری بیانیه لوزان که برخی از آنها کمتر شفافسازی شدهاند را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1. عدم احقاق حقوق هستهای و اکتفا کردن به یک برنامه محدود هستهای
2. پذیرش نظارتهای گسترده
3. عدم لغو تحریمها
4. عدم امکان بازگشت پذیری سریع برای ایران در صورت نقض طرف مقابل در اغلب موارد
5. عدم وجود ضمانت اجرای موثر برای وادار کردن طرف مقابل به عمل به تعهدات خود
6.درک اشتباه از تعهدات طرف مقابل. به عنوان مثال در مورد تعهد طرف مقابل، در این بیانیه از عبارت Research استفاده شده است که به معنای تحقیق صرف است و نه تحقیق و توسعه. نمونه دیگر در این بیانیه، مسئله لغو تحریمهاست. در خصوص تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا، تعلیق تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای همزمان با تایید آژانس صورت میگیرد و نه همزمان با اقدام ایران که این، از موارد عبور از خط قرمزهای نظام است. شاهد مثال هم گزارش روزنامه آلمانی اشپیگل است که تاکید میکند «... مواردی همچنان مشخص نشده باقی ماند و مشخص نیست که تحریمها علیه ایران چطور برداشته میشوند و آیا ایران میتواند اورانیوم غنی شده را در کشور نگه دارد یا خیر.» رعایت سه نکتهای که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره شد، موجبات توافق برد- برد را فراهم میکند در غیر اینصورت، اقتدار و عزت مثال زدنی ملت ایران زیر سوال رفته و دانش هستهای کشور با تحدید و تهدید رو به رو خواهد شد. همانگونه که در طول سالیان سخت دفاع مقدس، ملت ایران زیر بار بیگانگان نرفت، در برهه حساس فعلی نیز مردم غیور کشورمان هیچگاه زورگویی استکبار را برنخواهند تافت و نشان خواهند داد که ایران، اهل منطق و مذاکره است و جواب تهدید را با تهدید خواهد داد.