شرق: مرد مغازهداری که در جریان یک نزاع میانجی دعوا را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، با حکم قضات دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.
به گزارش خبرنگار ما روز هشتم تیر سال گذشته به مأموران پلیس تهران خبر رسید جنایتی در یکی از خیابانهای یافتآباد به وقوع پیوسته است. وقتی مأموران خود را به محل حادثه رساندند، مشاهده کردند دو نفر هدف ضربات چاقو قرار گرفتهاند که یکی از آنها فوت و نفر دوم که جوانتر است، زخمی شده است. جوان مجروح به بیمارستان منتقل شد و جسد مقتول نیز به پزشکی قانونی انتقال یافت.
کارآگاهان جنایی تهران وقتی وارد عمل شدند، به تحقیق از شاهدان پرداختند و فهمیدند قاتل مردی میوهفروش به نام حسن است که پسر شریک خودش را زخمی کرد و یکی از همسایهها به نام جعفر را که در همان نزدیکی قصابی داشت، به قتل رسانده است. بررسیهای انجامشده مشخص کرد حسن روز حادثه با پسر شریکش درگیر شده بود و جعفر قصد داشت وساطت کند و با میانجیگری به غائله خاتمه دهد که او نیز مورد غضب قاتل قرار گرفته و با ضربه چاقوی او کشته شد.
پسر زخمی بعد از مداوای اولیه تحت بازجویی قرار گرفت و به تشریح واقعه پرداخت. او گفت: پدر من در مغازه میوهفروشی با حسن شریک شده بود و من هم به مغازه رفتوآمد داشتم. روز حادثه در مغازه بودم که حسن هم سر رسید. او اصلا حالت طبیعی نداشت.
بااینحال از من خواست به خانه برگردم. به او گفتم بهتر است بمانم و کارها را انجام بدهم؛ اما او ناگهان عصبانی شد و شروع به دادوفریاد کرد. دعوای میان ما بالا گرفت و دراینمیان جعفر به قصد میانجیگری وارد مغازه شد؛ اما حسن که بسیار عصبانی بود، هر دو ما را با چاقو زد و بعد هم بهسرعت فرار کرد. حسن بعد از ارتکاب این جنایت به مکانی نامعلوم گریخته بود.
بههمینسبب تجسسهای گستردهای برای یافتن ردی از او آغاز شد. این جستوجوها تا روز 26 تیر سال گذشته به طول انجامید تا اینکه خبر رسید متهم در شهرستان شیروان تصادف کرده و اکنون در بیمارستان بستری است. اینگونه بود که تیمی از کارآگاهان جنایی راهی شهرستان مدنظر شدند و متهم را بعد از مداوا بازداشت کردند.
متهم بعد از انتقال به تهران به نزاع مرگبار اعتراف کرد. سپس برای او قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر شد و متهم در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه دادگاه اولیایدم مقتول برای حسن درخواست قصاص کردند. مادر جعفر گفت: پسرم بیگناه کشته شد. او هیچگونه اختلاف و درگیری با کسی نداشت و روز حادثه نیز فقط میخواست کاری کند که دعوا تمام شود. او تازه دو سال بود ازدواج کرده بود و مرگش شوک بزرگی به همه ما وارد کرد و من رضایت نمیدهم و خواستار قصاص متهم هستم. جوان زخمی نیز در جایگاه ایستاد و گفت: من در این دعوا مجروح شدم و به خاطر جراحتهایم تقاضای دیه دارم.
وقتی نوبت به متهم 47ساله رسید، ماجرا را اینطور شرح داد: دو سال بود در مغازه میوهفروشی با فردی شریک شده بودم و در این مدت مشکل خاصی نداشتیم. من زندگی آبرومندانهای داشتم تا اینکه 15 سال قبل از همسرم جدا شدم. دلیل جدایی ما بچهدارنشدنمان بود. بعد از طلاق اوضاع زندگیام به هم ریخت و به ماده مخدر شیشه اعتیاد پیدا کردم. از آن به بعد همه چیز خراب شد و زندگیام از بین رفت.
متهم به قتل ادامه داد: روز حادثه مشروب مصرف کرده و شیشه کشیده بودم. اصلا حال طبیعی نداشتم. وقتی به مغازه رفتم، دیدم پسر شریکم آنجاست. از او خواستم به خانه برود و گفتم خودم در مغازه میمانم؛ اما قبول نکرد و من هم عصبانی شدم. وقتی دادوفریاد کردم، جعفر که در نزدیکی مغازه من قصابی داشت، جلو آمد تا من را آرام کند؛ اما من متوجه رفتارم نبودم.
به سمت وانت شریکم رفتم. میدانستم او همیشه برای بریدن هندوانه در خودرواش چاقو دارد. آن را برداشتم و ضربهای به پسر شریکم زدم. اصلا متوجه نشدم جعفر را هم زدهام. بعد از این ماجرا بهسرعت فرار کردم. ابتدا به خانه خواهرم رفتم. بعد از آنجا راهی شهریار شدم و سپس به مشهد رفتم و در آخر هم به شهرستان شیروان رفتم و در آنجا مخفیانه زندگی میکردم تا اینکه با یک موتور تصادف کردم و من را به بیمارستان بردند. بعد از آن بازداشت شدم.
من وقتی در خانه خواهرم بودم، فهمیدم جعفر را هم زدهام و او فوت شده است. تا قبل از آن اصلا از این اتفاق خبر نداشتم. حسن در ادامه اظهاراتش گفت: من اصلا اختلافی با جعفر نداشتم و او در این درگیری تقصیری نداشت و فقط میخواست وساطت کند. جعفر بیدلیل کشته شد و من شرمنده خانوادهاش هستم و از آنها عذرخواهی میکنم و درخواست بخشش دارم.
متهم درباره اتهام زخمیکردن پسر شریکش نیز گفت: قبول دارم در آن درگیری ضربهای به پشت او زدم و باعث شدم مجروح شود.
در ادامه جلسه دادگاه وکیل متهم به دفاع از او پرداخت و در نهایت با پایان دفاعیات این متهم، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده و درخواست اولیایدم حسن را به جرم قتل به قصاص و به خاطر ضربوجرح به پرداخت دیه محکوم کردند.