روزنامه توسعه ایرانی: هزینههای زندگی روزبهروز و ماه به ماه افزایش مییابد و صاحبان درآمدهای ثابت، کارگران و بازنشستگان راه به جایی ندارند! در حالیکه حداقل دستمزد امسال کارگران و بازنشستگان کارگری با احتساب تمام مزایای مزدی حدود ۴ میلیون تومان است، هزینههای زندگی سر به فلک کشیده و شاید بتوانیم ادعا کنیم این ۴ میلیون تومان هزینه اجارهخانه و حمل و نقل ماهانه خانوار هم نمیشود.
در این میان، سبد معیشت حداقلی خانوارهای کارگری (موضوع بند دوم ماده ۴۱ قانون کار)، زمستان سال گذشته و پیش از آغاز جدی مذاکرات مزدی ۱۴۰۰ توسط سه گروه از شرکای اجتماعی محاسبه و ۶ میلیون و ۸۹۵هزار تومان نرخگذاری شد. همان زمان، بسیاری از تشکلها و فعالان کارگری، نسبت به این اعداد و ارقام اعتراض داشتند. محاسبات مستقل این عده نشان میداد که در همان زمان، حداقل هزینههای زندگی برای یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره، نزدیک به 10میلیون تومان است منتها سبد معیشت کمیته دستمزد ذیل شورای عالی کار، سبدی تقلیل یافته و بسیار حداقلی محاسبه شد تا از این راه، دولت و نمایندگان کارفرما هم پای آن را امضا بگذارند. البته فقط امضا بگذارند و بعد سریعا همان امضای خود را نادیده بگیرند و بروند سر وقت «تورم».
نکته اینجا بود که همان سبد تقلیلیافته نیز در تعیین دستمزد ۱۴۰۰، مبنا و اصل قرار نگرفت و باز هم حداقل دستمزد با اتکا به نرخ تورم رسمی با چند درصد اعوجاج و بالا و پایین، تعیین شد اما مساله اصلی، گرانی شدید هزینههای زندگی در همین دو ماه و چند روز سپری شده در سال جدید است، اینکه سبد معاش ۶ میلیون و ۸۹۵هزار تومانی امروز چه نرخی دارد و در حالیکه کارگران و بازنشستگان گرانیها را هر روزه با پوست و گوشت و استخوان لمس میکنند، اعداد رسمی چه میگویند و چند میلیون تومان به هزینههای حداقلی زندگی کارگران و بازنشستگان افزوده شده است؟
۳میلیون و ۳۳۷هزار تومان؛ سهم خوراکیهای یک خانوار
«فرامرز توفیقی» رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شورهای اسلامی کار کشور که محاسبات سبد معاش را به صورت مستقل انجام میدهد، در این رابطه میگوید: معیار تعیین سبد خوراکیها را براساس واقعیات عینی زندگی مردم تغییر دادیم. مواد خوراکی برای اینکه در سفرهها عینیت پیدا کنند و واقعی شوند باید تبدیل به غذا شوند، غذای واقعی و به همین دلیل است که متوسط هزینه صبحانه، ناهار و شام را برای یک نفر و سپس برای خانوار ۳.۳ نفره محاسبه کردیم. صبحانه و شام را غذای غیرگرم و ساده حساب کردیم (یعنی خانوادههای کارگری فقط یک وعده غذای گرم در روز بخورند و نه بیشتر) و برای ناهار نیز یک برنامه غذایی گرم و تکرارشونده در یک بازه 15 روزه در نظر گرفتیم.
به گفته وی، در این محاسبات قیمت تعدادی از غذاهای وعده ناهار (برای پانزده مدل غذا) آمده است و این محاسبات به طور مشابه انجام شده و سپس میانگینگیری شده است. در واقع، پانزده جدول مشابه داریم که از طریق آنها میانگین هزینه ناهار یک فرد 171هزار و 669 ریال به دست میآید.
توفیقی تاکید میکند: قیمتها مطابق قیمتهای اعلامی مرکز آمار برای اردیبهشت ماه و قیمت عمدهفروشی برای خرداد ماه است. علاوه بر سه وعده غذای روزانه، میوه و سایر خوردنیها را نیز حساب میکنیم. در نهایت سبد خوراکیهای خانوار ۳.۳ نفره به دست میآید. نرخ این سبد، ۳ میلیون و ۳۳۷هزار تومان است (کمی کمتر از حداقل دستمزد و مزایای دریافتی حداقلبگیران). در اردیبهشت ماه، سهم خوراکیها برای دهک چهارم (دهک مبنای محاسبات کارگری) هنوز ۳۶.۶۳ است و میتوانیم از سبد خوراکیها به سبد معیشت کلی برسیم. در نتیجه با فرمول زیر میتوانیم به عدد سبد معیشت برسیم که برابر 91میلیون و 117هزار و 981ریال است.
توفیقی: رئیسجمهور آینده بیاید بگوید چطور میخواهد بحران معیشت کارگران را حل کند و برنامهاش برای رساندن دستمزد و دریافتی کارگران به سبد بسیار حداقلی معیشت چیست
وی میافزاید: برای غذاها، اقلام با کیفیت بالا انتخاب نشدهاند. از برنج درجه دو و گوشت قلوهگاه گوساله که ارزانتر از سایرین است و همچنین ماهی قزلآلای ترهبار، استفاده شده است. در این محاسبات، اقلام گران و باکیفیت مثل گوشت گوسفند یا گوساله منظور نشدهاند.
رئیسجمهور آینده باید پاسخ دهد
با همه تقلیلگراییها، سبد معیشت حداقلی، حدود ۹ میلیون و ۱۲۰هزار تومان شده است یعنی در دو ماه و چند روز، یک رشد ۳۲.۱۵درصدی در هزینههای زندگی. اگر دستمزد کارگران در فروردین ماه، قادر به پوشش بخشی از هزینه های زندگی بود با رشد بیش از ۳۲درصدی هزینههای زندگی، سطح پوشش دستمزد به همین میزان عقب افتاده است و همین الان در میانه خردادماه، حدود ۲ میلیون و ۴۰۰هزار تومان هزینههای زندگی کارگران افزایش یافته است.
در شرایطی که حداقل دستمزد مصوب در مسابقه با افزایش قیمتها، همیشه بازنده است، گروههایی ادعا میکنند همین حداقل دستمزد، بازدارنده و مانع اشتغال است و باید از میان برداشته شود
توفیقی در ادامه با اشاره به افزایش عجیب و غریب هزینههای زندگی خانوار در یک بازه دو ماه و چند روزه میگوید: رئیسجمهور آینده بیاید بگوید چطور میخواهد این بحران معیشت کارگران را حل کند؟ چطور میخواهد این افزایش ۲ میلیون و ۴۰۰هزار تومانی در هزینههای زندگی را پوشش دهد و آیا هیچ برنامهای برای رساندن دستمزد و دریافتی کارگران به این سبد بسیار حداقلی دارد؟
سهم نامشخص مسکن در کلانشهرها
نکته اینجاست که در محاسبات این سبد، به دادهها و ارقام و شاخصهای رسمی اکتفا شده و میزان تطابق آن با واقعیتهای عینی زندگی چندان زیاد نیست. برای مثال، هزینههای واقعی مسکن مستاجران، به طور دقیق در این سبد لحاظ نشده است و به همین دلیل است که «قطعاً» هزینههای واقعی زندگی از عدد ۹ میلیون و ۲۰۰هزار تومانی، حداقل در کلانشهرهایی مانند تهران بیشتر است. دقیقاً در چنین شرایطی که حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار در مسابقه با قطار تندروی افزایش قیمتها، همیشه بازنده است، گروههایی در مجلس و در اتاقهای اقتصادی مانند اتاق ایران و اتاق بازرگانی تهران هستند که ادعا میکنند همین حداقل دستمزد ناچیز، بازدارنده و مانع اشتغال است و باید از میان برداشته شود. آنها قصد دارند به نام اصلاح قانون کار و بهروز کردن آن، الزام سراسری به پرداخت حداقل مزد مصوب شورای عالی کار را از متن قانون حذف کنند که البته کارگران امروز آگاهتر از این حرفها هستند که گول وعدههای اشتغالزایی را بخورند و اجازه دهند استثمار، قانونی و نهادینه شود.
فقط یک سوال ساده از این گروههای دستراستی که همیشه به خاطر حاشیه سود سودجویان و صاحبان سرمایه تب میکنند: آیا توقع دارید کارگران نان بخور و نمیر هم نداشته باشند یا فاقد سرپناه حداقلی ۴۰ یا ۵۰ متری باشند و باز هم برای شما سرمایهداران از جان و دل مایه بگذارند و کار کنند؟