جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: دوشنبه، 26 آبان 1399     
جزئیات اسیدپاشی مرگبار بر روی برادر

روزنامه شرق: پسری که درپی دعوا با برادرش روی او اسید پاشیده و باعث مرگش شده است، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه می‌رود.
 
به گزارش خبرنگار ما، این درگیری خشن به‌خاطر میوه‌فروشی مقتول مقابل مغازه برادرش رخ داد. تیرماه سال گذشته زنی جوان به پلیس شکایت کرد و گفت شوهرش به دست برادرش به قتل رسیده است. این زن به مأموران گفت: وقتی که نوجوان بودم با شوهرم ازدواج کردم و خیلی زود هم بچه‌دار شدیم.
 
من 14ساله بودم که مادر شدم. ما به تهران آمدیم و در اطراف تهران با هم زندگی می‌کردیم. برادرشوهرم هم در آنجا زندگی می‌کرد. من در جریان درگیری برادرشوهرم و اختلافش با شوهرم بودم، اما نمی‌دانستم درگیری آنها خیلی شدید است تا اینکه از بیمارستان با من تماس گرفتند و گفتند شوهرم به‌‌دلیل سوختگی با اسید در بیمارستان است.
 
وقتی به بیمارستان رفتم متوجه شدم قسمت عمده‌ای از پشت شوهرم سوخته است. حتی سرش هم سوخته بود. بعد از 20 روز شوهرم در بیمارستان فوت شد. با اینکه صورتش چیزی نشده بود اما شدت سوختگی خیلی زیاد بود.
این زن درباره اینکه چرا زودتر شکایت نکرد، گفت: اگر شوهرم زنده می‌ماند، من شکایتی نداشتم. چون دو برادر بودند که خودشان اختلاف‌شان را حل می‌کردند.
 
شوهرم دوست نداشت من در روابط خانوادگی او دخالت بکنم. اما حالا که شوهرم فوت کرده من با یک بچه شش‌ساله تنها مانده‌ام. من خودم متولد 79 هستم هیچ درآمد و کس‌و‌کاری هم ندارم؛ شوهرم همه کس‌و‌کارم بود، وقتی او فوت شد، خیلی تنها شدم. با شکایت این زن برادرشوهرش به نام یوسف بازداشت شد. یوسف قتل برادرش را انکار کرد و مدعی شد اصلا او اسیدپاشی نکرده است و زن برادرش دروغ می‌گوید اما یافته‌های مأموران چیز دیگری را نشان می‌داد. پلیس برای اینکه مشخص شود چه اتفاقی افتاده است، شاهدان عینی را مورد بازجویی قرار داد.
 
کسبه محل گفتند شاهد درگیری یوسف و برادرش ساسان بودند، اما لحظه اسیدپاشی را ندیده‌اند. یکی از کسبه محل گفت: آن روز من در مغازه بودم که با صدای ساسان بیرون آمدم. او به دیوار چسبیده بود و فریاد می‌زد و می‌گفت سوختم اما اصلا ندیدم چه کسی روی او اسید ریخته است. مأموران مرد رنگ‌فروشی را که به یوسف اسید فروخته بود، هم شناسایی کردند.
 
این مرد به مأموران گفت: چند هفته قبل از حادثه یوسف از من مقداری اسید خرید، من نمی‌دانستم این اسید را برای چه چیزی می‌خواهد. اما مقدار زیادی نبود تا اینکه روز حادثه گفته شد برادر یوسف با اسید سوخته است. وقتی یوسف دربرابر این یافته‌ها قرار گرفت، قبول کرد که با بردارش درگیری داشته اما ادعا کرد برادرش با اسید به او حمله کرده و بعد هم خودش سوخته است.
 
یوسف گفت: برادرم وانت داشت و مقابل مغازه من میوه می‌فروخت. سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم، به او گفتم این کارش باعث می‌شود مشتری‌های من بروند ولی توجه نمی‌کرد. چندباری با هم دعوا کردیم. آخرین‌بار به او گفتم اگر یک‌بار دیگر وانتش را مقابل مغازه من بگذارد، با او درگیر می‌شوم؛ بعد هم با هم دعوا کردیم من اما روی او اسید نپاشیدم.
 
متهم درباره اینکه چطور شد برادرش با اسید سوخت گفت: من نمی‌دانم چطور این اتفاق افتاد، چون من اسید نپاشیدم. شاید برادرم خودش روی خودش اسید پاشیده باشد. چون او تهدید کرد من را با اسید می‌سوزاند و روز حادثه هم وقتی دعوا کردیم، او با اسید به من حمله کرد اما خودش سوخت و به من آسیب جدی نرسید، چون فرار کردم اما اسید روی خودش ریخت. اینکه شاهدان می‌گویند دیده‌اند ما با‌هم درگیر شدیم درست است، اما من اسید نپاشیدم. با‌این‌حال متهم نتوانست توضیح دهد برادرش چطور به کمر خودش اسید پاشیده و پشتش کاملا سوخته است.
 
همچنین متهم در پاسخ به این پرسش که چرا اسید خریده است، گفت: من اسید را برای تمیز‌کردن لوله‌های مغازه‌ام خریدم و روی برادرم نپاشیدم. چیزی هم که دست من بود یک ماده لوله باز‌کن بود و اسید نبود. بعد هم آن را داخل چاه ریختم و چیزی از آن باقی نمانده است. با پایان جلسه بازجویی و اخذ آخرین دفاع از متهم و سایر مدارک به‌دست‌آمده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: