روزنامه شرق: مردی که برادرزنش را در پی اختلافات خانوادگی به قتل رسانده بود، با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد.
تحقیقات درباره این پرونده زمانی آغاز شد که با مرکز فوریتهای پلیسی 110 در استان فارس تماس گرفته و از کشف جسد مردی جوان در خانهاش خبر داده شد. وقتی مأموران به محل رفتند دیدند خانه کاملا به هم ریخته و پیکر بیجان مردی جوان نیز که غرق در خون بود روی زمین افتاده است.
به این ترتیب بازپرس و کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند. آنها بعد از مشاهده جسد مقتول که با ضربات چاقو از پا درآمده بود به بازرسی از خانه پرداختند. تمام راههای ورود خانه از در تا پنجرهها سالم و دستنخورده بود و همین موضوع نشان میداد مقتول به نام جواد قاتل یا قاتلان را میشناخته و خودش در را به روی آنها گشوده و این افراد را به منزل راه داده است.
همین سرنخ نشان میداد بههمریختگی اثاثیه خانه نیز فقط یک صحنهسازی گمراهکننده است و عامل یا عاملان جنایت قصد داشتند با این کار وانمود کنند افرادی غریبه بودند که با انگیزه دزدی وارد قتلگاه شده و دست به جنایت زدهاند.
جسد مقتول بعد از بررسیهای اولیه به پزشکی قانونی منتقل شد و کارآگاهان در گام دوم از تحقیقات به تفحص درباره زندگی شخصی جواد پرداختند. شواهد زیادی وجود داشت که ثابت میکرد این مرد با شوهرخواهرش به نام ایوب اختلافات عمیقی داشت و آن دو قبلا نیز با یکدیگر درگیر شده بودند.
کارآگاهان تصمیم گرفتند در این رابطه از ایوب تحقیق کنند اما وقتی سراغ او رفتند فهمیدند این مرد از زمان وقوع قتل خانهاش را ترک کرده و به مکانی نامعلوم گریخته است. اینگونه بود که سوءظنها نسبت به ایوب تقویت و تلاشها برای ردیابی و دستگیری او به صورت گسترده آغاز شد.
تحقیقات سرانجام به نتیجه رسید و متهم بازداشت شد. او که ابتدا سعی داشت وانمود کند از قتل جواد اطلاعی ندارد، در بازجوییهای تکمیلی وادار به اعتراف شد. او گفت: من سالها قبل با دختری جوان آشنا و به او علاقهمند شدم. در نهایت با انجام رسم و رسومات با یکدیگر ازدواج کردیم و زندگی خوبی داشتیم. همه چیز در آرامش پیش میرفت تا اینکه بعد از مدتی همسرم شروع به ناسازگاری کرد و اختلافات میان ما شروع شد. این اختلافات روز به روز بیشتر میشد و در این میان خانواده همسرم نیز نقش داشتند و در زندگی ما دخالت میکردند. همین موضوع باعث شد با آنها دچار مشکل شوم.
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: اختلاف اصلی من با جواد بود و اصلا با هم خوب نبودیم تا اینکه روز حادثه وقتی به خانهاش رفتم باز هم بر سر مسائل قدیمی با هم بگومگو کردیم. در جریان این مشاجره من کنترل خودم را از دست دادم و درحالیکه از شدت عصبانیت متوجه رفتارم نبودم با چاقو به او حمله کردم. وقتی دیدم جواد فوت شده از ترسم خانه را به هم ریختم و فرار کردم.
پرونده متهم بعد از تکمیل تحقیقات در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت و ایوب پای میز محاکمه رفت. او در نهایت با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد.