جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: يکشنبه، 13 مهر 1399     
چرا پوتین در بلاروس پیروز نمی‌شود

روزنامه شرق: در حالی اعتراض‌ها در بلاروس ادامه دارد که «الكساندر لوكاشنكو»، مرد قدرتمند و محاصره‌شده این كشور، در حال چرخش به سمت شرق است.

او كه برای بقای سیاسی‌ خود تلاش می‌كند،‌ می‌خواهد از درگیری ژئوپلیتیكی روسیه با غرب برای حل بخشی از مشكلاتش نهایت بهره‌برداری را بكند؛ دقیقا زمانی‌كه لوكاشنكو از «ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهوری روسیه كه او را «برادر بزرگ‌تر» و «دوست مواقع ضروری» خطاب می‌كند، خواست تا در برابر فشارهای بی‌وقفه برای كناره‌گیری‌اش از قدرت از او حمایت كند، سعی داشت از همین شكاف موجود استفاده كند.
 
تصاویری كه از آخرین دیدار لوكاشنكو و پوتین در سوچی منتشر شده، به خوبی گویای واقعیت بود. او زمانی كه پوتین در حال صحبت بود، عرق‌ریزان نت‌برداری می‌كرد یا زمانی ‌كه رئیس‌جمهوری روسیه روی صندلی یله شده بود، لوكاشنكو با تنظیم‌كردن كرواتش یا ضربه‌زدن روی پاهایش، ناامیدانه تلاش می‌كرد تا توجه همتای روسی خود را جلب كند. از سوی دیگر، این دیدار به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شده بود كه نشان دهد لوكاشنكو در‌حالی‌كه درهای كشورش را به سوی غرب می‌بندد، درهای بزرگ‌تری را در برابر روسیه می‌گشاید.
 
در طول 26 سال حكمرانی، لوكاشنكو همواره تلاش كرده با مهره روسیه با غرب بازی كند و از موقعیت بلاروس به‌عنوان كشوری میان اتحادیه اروپا و روسیه، بهترین بهره را ببرد؛ اما نشست سوچی نشان داد او این نقشه را رها كرده و خواهان بازی با استقلال بلاروس است؛ با این قیمت كه همچنان در قدرت بماند، حتی اگر تنها نامش روی كاغذ به‌عنوان رئیس‌جمهور ثبت شود.
 
چرا پوتين در بلاروس پيروز نمي‌شود
 
اما خلاف دستاوردهای سوچی، خیلی زود است كه بازی را تمام‌شده بدانیم؛ چرا‌كه از منظر اروپا، بلاروس هنوز به روسیه نرسیده است. لوكاشنكو به‌شدت غیرقابل اعتماد است و با هر وزش بادی، جهت وفاداریش را تغییر می‌دهد و هیچ تضمینی برای چگونگی رفتار او در آینده وجود ندارد.
 
در آستانه انتخابات جنجالی نهم ماه آگوست، رهبر بلاروس پس از بازداشت 33 فرد به اتهام مزدوری، مسكو را به تلاش برای ایجاد بی‌ثباتی در كشورش متهم كرد؛ اما اكنون او به ناتو هشدار می‌دهد و معترضان را مأموران دولت‌های غربی خطاب می‌كند؛ چرا‌كه از منظر لوكاشنكو، گره‌خوردن سرنوشت سیاسی‌اش با نبرد ژئوپلیتیكی‌ای كه بین شرق و غرب در جریان است، تصمیم كاملا مناسبی است.
 
این تصمیم تا حدی نیز كارساز است؛ چرا‌كه از همان روزی كه اتحادیه اروپا نتایج انتخابات را رد كرد، روسیه تنها كشوری بود كه توانست رهبر در معرض خطر بلاروس را از سقوط نجات دهد. در‌حال‌حاضر، پوتین متعصبانه از لوكاشنكو حمایت می‌كند؛ چراكه او ترجیح می‌دهد لوكاشنكو به‌جای اینكه با یك خیزش مردمی سرنگون شود، با مدیریتش به تدریج از عرصه قدرت كنار گذاشته شود.
 
روسیه به لوكاشنكو وعده كمك نظامی داده و اعلام كرده كه در صورت نیاز، آماده اعزام نیروهای ذخیره است و ماهانه تمرینات مشترك نظامی در غرب بلاروس برگزار می‌كند.
 
كاخ كرملین حتی روزنامه‌نگاران دولتی را برای تبلیغات به بلاروس فرستاده و به مینسك وام 1.5 میلیارد دلاری پیشنهاد داده تا بتواند بخشی از بدهی‌هایش را كه عمدتا روسی هستند، تسویه كند. هنوز چیزی آشكار نشده است، ولی تردیدی وجود ندارد كه این معامله‌ای پایاپای است؛ چرا‌كه با خصوصی‌سازی احتمالی دارایی‌های بلاروس یا نزدیك‌تر‌شدن مسكو و مینسك به یكدیگر، پوتین می‌تواند با كنترل بیشتری اوضاع همسایه خود را رصد كند.
 
البته این استراتژی رئیس‌جمهوری روسیه به معنای اعتماد به همتای بلاروسی‌اش نیست، بلكه پوتین براساس جهان‌بینی خودش وارد چنین بازی‌ای شده است. او اجازه نمی‌دهد شخص یا كشوری از فرصت به‌وجود‌آمده برای نفوذ به همسایگی‌اش استفاده كند؛ بنابراین با قطعیت می‌توان گفت كه براساس نشانه‌های كنونی، مسكو می‌خواهد لوكاشنكو را از میان بردارد، ولی در زمانی كه خودش مشخص می‌كند.
 
مطرح‌شدن بحث اصلاح قانون اساسی كه كرمیلن آن را تبلیغ می‌كند و بارها لوكاشنكو از آن سخن گفته است، نخستین نشانه از تلاش (ناموفق) برای جلب نظر معترضان این كشور است؛ هرچند این طرح برای لوكاشنكو نیز خالی از معنا نیست و نشان می‌دهد كه حتی اگر از بحران سیاسی كنونی جان سالم به ‌در ببرد،‌ دیگر مانند گذشته نمی‌تواند حكمرانی كند.
 
در آن‌سو، برای مسكو نیز معادلات روشن نیست و به همین دلیل است كه كرملین با حفظ لوكاشنكو در قدرت، در حقیقت در حال خرید زمان است؛ اما با این كار، مسكو حمایت بلاروسی‌هایی را كه به‌طور سنتی با كرملین همراه هستند ولی قصد عقب‌نشینی ندارند، از دست خواهد داد.
 
به باور بسیاری از معترضان، هر شخص یا كشوری كه از لوكاشنكو، چه با باطوم و چه با پول، حمایت می‌كند در اشتباه است. «سوتلانا تیخانوفسایا»، یكی از رهبران اپوزیسیون از لیتوانی، كشوری كه در آن تبعید است، پس از نشست سوچی خطاب به مسكو گفت: «متأسفم كه تصمیم گرفته‌اید به‌جای مردم بلاروس، با ظالم گفت‌وگو كنید». این در حالی است كه اتحادیه اروپا قدرت مانور بالایی ندارد.
 
این اتحادیه نمی‌تواند از نظر اقتصادی، تاریخی و مناسبات اجتماعی و فرهنگی بین دو كشور، با مسكو رقابت كند. همچنین اروپا مانند كرملین بر دستگاه‌های امنیتی بلاروس احاطه ندارد. «آرتیم شرایبمن»، یكی از تحلیلگران سیاسی مستقر در مینسك، درباره شرایط گزینه‌های اروپا می‌گوید: «تحریم‌های فردی شرایط را تغییر نمی‌دهد. برای افراد تحریم‌شده این موضوع اهمیتی ندارد، حتی آنان این تحریم‌ها را مدال افتخاری برای خود می‌دانند.
 
همچنین خلاف نخبگان روسی، مقامات بلاروسی دارایی‌ای در اتحادیه اروپا ندارند كه بتوان آن را مسدود یا توقیف كرد». او ادامه می‌دهد: بسته‌های تشویقی‌ای كه از سوی لهستان پیشنهاد شده نیز تنها می‌تواند نخبگان را ترغیب كند تا به آینده بلاروس بعد از لوكاشنكو فكر كنند.
 
‌در حقیقت این بسته‌ها مانند هویجی می‌ماند، آن‌هم در شرایطی كه آنان به پول نقد نیاز داشته باشند. بنابراین نقش اضطراری اروپا می‌تواند تنها به چند مورد خلاصه شود؛ آنان می‌توانند از قربانیان خشونت‌های پلیس و پناهندگان سیاسی پشتیبانی یا از معترضان برای رسیدن به خواسته‌هایشان حمایت اخلاقی كنند.
 
«پاول لاتسشكو»، دیپلمات سابق بلاروسی و وزیر سابق فرهنگ این كشور كه یكی از اعضای شورای اپوزیسیون ضدلوكاشنكو است، از تبعید به پولتیكو می‌گوید: «اتحادیه اروپا دهه‌های زیادی را صرف آموزش در بلاروس كرده است تا آنان یاد بگیرند در جامعه دموكراتیك و باز زندگی كنند.
 
اكنون مردم بیدار شده‌اند، استبداد را رد می‌كنند و این را كه به یك خیانتكار اجازه دفاع بدهند، نمی‌پذیرند». او این‌گونه ادامه می‌دهد كه ما به اتحادیه اروپایی نیاز داریم تا روشن و بدون ابهام در برابر اتفاقات موضع‌گیری كند و هم‌زمان برای برون‌رفت از بحران اقتصادی و گذار به سمت دموكراسی، راه‌حل‌های مناسبی را پیشنهاد دهد.
 
اما شورای اپوزیسیون بلاروس تنها خواهان همراهی اروپا نیست؛ آنان از مسكو نیز خواسته‌اند تا برای انتخاب جایگزینی مناسب برای لوكاشنكو، با آنان مذاكره كند. آنان در حقیقت می‌خواهند این پیام را به كرملین منتقل كنند كه برگزاری انتخابات آزاد می‌تواند منجر به انتخاب رئیس‌جمهوری شود كه با روسیه و منافع مسكو همراه باشد؛ البته اگر روسیه بیش‌ از اندازه تعلل نكند.
 
به باور «سوتلانا الكسیویچ»، برنده جایزه صلح نوبل و عضو شورای اپوزیسیون، «از نگاه بلاروسی‌ها،‌ روس‌ها همیشه برادران آنان محسوب می‌شوند؛ اما اگر روسیه همچنان بر سیاست‌های خود پافشاری كند، این تصویر دیگر وجود نخواهد داشت». هرچند این‌گونه به‌ نظر می‌رسد كه رئیس‌جمهوری روسیه وانمود می‌كند این پیام را نشنیده است و لوكاشنكو همچنان امیدوار است كه پوتین خود را به نشنیدن بزند.
 
 
 
 



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: