روزنامه توسعه ایرانی: از سهشنبه شب که توافق عادیسازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل در کاخسفید امضا شد تاکنون، اظهارات بسیار متنوعی از سوی مقامات آمریکا، اسرائیل، امارات و بحرین مطرح شده است. به عنوان مثال عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات متحده عربی در حساب کاربری خود با انتشار یک پیام به زبان عبری اعیاد یهودیان را به آنها تبریک گفت.
در همین راستا بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم اعلام کرد که به زودی دفاتر اقتصادی بحرین و امارات در اراضی اشغالی افتتاح خواهند شد. بیشک مخابره این حجم از اخبار و رد و بدل شدن اظهارات پس از امضای این توافق، طی روزها و هفتههای آینده بیشتر و بیشتر خواهد شد اما در این میان اعتراضهایی از سوی مخالفان این توافق مطرح شده که عموماً مردم مراکش، یمن، بحرین، بخشی از عراق و فلسطینیها را دربرمیگیرد.
این جماعت صرفاً به توافق عادیسازی میان اسرائیل با بحرین و امارات اعتراض نکردهاند بلکه در تجمعهای اعتراضی پس از نماز جمعه، با در دست داشتن پلاکاردهایی خواهان اجرای طرح صلح دو کشوری شدند. این معترضان همانند گذشته معتقدند که باید کشور فلسطین به مرکزیت قدس شرقی تشکیل شود و اگر خروجی صلح دولتهای عربی با اسرائیل این موضوع نباشد، بدون تردید نه تنها در منطقه صلح برقرار نمیشود، بلکه واکنشهایی از سوی فلسطینیها و جریانهای اسلامیِ حاضر در کشورهای حاشیه خلیجفارس به دنبال دارد که میتواند یک جنگ موضعی را پدید آورد که در راستای آن پدید آمدن رادیکالیسم هم یکی از خطرات بیتوجهی به اصل ماجرا یعنی سرنوشت فلسطین است.
شکی وجود ندارد که صلح تلآویو با ابوظبی و منامه در پرده اول صرفاً یک یارکشیِ منطقهای به حساب میآید و در پرده دوم نه تنها گره کور پرونده فلسطین را باز نمیکند، بلکه میتواند به ائتلافسازی علیه فلسطین و یا حداقل سانسور حقیقتهایی شود که قطعنامههای شورای امنیت آن را تایید کرده است. در پرده سوم ائتلافسازی علیه تهران مدنظر است و به نظر میرسد که هدف از این ائتلافسازی اجرای پروژة «عرب - عجم» باشد. به این معنا که اعراب اوضاع را به این سمت و سو سوق دهند که بگویند پرونده فلسطین یک موضوع صرفاً عربی است و هیچ ارتباطی به ایران ندارد و حتی کار را به تشدید دعوای دیپلماتیک و غیره بکشانند. اما این همه ماجرا نیست؛ چراکه برندة دومینوی عادیسازی روابط با اسرائیل در وهله اول ترامپ خواهد بود و سپس نتانیاهو و تیمش برای ارتقای وجهه داخلی خود سعی میکنند از این مساله نهایت بهرهبرداری را به عمل آورند.
در این میان اما نکته نامفهوم برای بسیاری از مخاطبان این است که کدامیک از کشورهای عربی حاضر به علنی کردن رابطه خود با اسرائیل خواهند بود؟
پاسخ به این پرسش آسان نیست اما بر اساس آنچه که از اظهارات مقاماتِ آمریکا و اسرائیل پیدا است، عمان گزینه بعدی خواهد بود اما نکته جالب این است که ترامپ شخصاً به این پرونده ورود کرده و در حال میدانداری علنی است. او قصد دارد سودان را به جمع امارات و بحرین اضافه کند تا با اسرائیل وارد رابطه آشکار شوند. در این راستا مجله فارن پالیسی در گزارش خود آورده است که مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا و تعدادی از اعضای کنگره این کشور به تلاشهای خود برای تضمین حذف نام سودان از فهرست کشورهای حامی تروریسم تا پیش از ماه نوامبر (قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2020) را افزایش دادهاند. از سوی دیگر سفیر جدید سودان پس از 23 سال وارد واشنگتن شده و استوارنامه خود را تقدیم ترامپ کرده است که نشان میدهد خارطوم برای آمریکا و اسرائیل نقطة مهم و ارزشمندی است. این اقدامها به نوعی ارائه یک مشوق از سوی واشنگتن به خارطوم قلمداد میشود اما واقعیت این است که در کنار این تطمیع، یک تهدید جدی علیه سودان وجود دارد.
در این رابطه روزنامه العربی الجدید به نقل از منابع دیپلماتیک سودانی اعلام کردند که امارات و عربستان فشار زیادی بر خارطوم برای پیوستن به قطار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به رغم مخالفت مردم سودان اعمال میکنند؛ به صورتی که این دو کشور تلاش میکنند از بحران اقتصادی سودان و فاجعه سیلهایی که موجب آوارگی یک میلیون سودانی شده برای فشار بر دولت و شورای حاکمیتی برای عادیسازی روابط با اسرائیل بهرهبرداری کنند.
بر این اساس سودان از سه ناحیه (عربستان، امارات و آمریکا) زیر فشارهای ممتد قرار دارد، اما داستان به اینجا ختم نمیشود؛ بلکه قطر و کویت هم از گزینههایی هستند که ترامپ شخصاً برای راضی کردن آنها به میدان آمده است.
قطر و کویت درگیر مصالحة عدوانی شدهاند!
تحلیلهایی که طی هفتهها و روزهای گذشته منتشر شد، حاکی از آن بود که کویت و قطر در انتهای صفِ عادیسازی روابط با اسرائیل قرار دارند اما ترامپ برای اینکه بتواند این دو کشور مهم حاشیه خلیجفارس را با خود در این پروژه همراه کند دست به اقدامهای گوناگونی زده است. ترامپ اخیراً با شاهزاده ناصر صباح الاحمد الصباح، پسر بزرگ امیر کویت و هیأت کویتی دیدار کرده و آنطور که خودش میگوید، کویتیها به امضای توافق صلح با دولت اسرائیل تمایل نشان دادهاند و او بر این باور است که آنها فوراً به جمع عادیسازان روابط با اسرائیل خواهند پیوست.
اما نکته بسیار مهم این است که کاخسفید با صدور بیانیهای اعلام کرد، رئیسجمهوری آمریکا نشان لیاقت نظامی با درجه فرمانده کل قوا که بالاترین نشان این کشور است را، به صباح الاحمد الصباح، امیر کویت اعطا کرده است! درست است که اعطا کردن این مدال برای ترامپ هزینه مادی ندارد اما واقعیت این است که ترامپ برای پیروزی در انتخابات 2020 مقابل جو بایدن دست به هر کاری میزند و این دقیقاً یکی از همان اقدامها است. در مورد دوحه هم آمریکا و قطر در راستای سومین دور از مذاکرات استراتژیک خود در واشنگتن درباره ارتقای پایگاه العدید در دوحه و معامله تسلیحاتی به ارزش ۲۶ میلیارد دلار به توافق رسیدهاند که گفته شده ایالات متحده تخفیفهای خوبی در این راستا به قطر داده است. در این راستا رویترز گزارش داده که تلاش برای نزدیکی قطر و اسرائیل از سوی آمریکا ادامه دارد و مذاکراتی درباره جذب قطر به صف متحدان نظامی آمریکا انجام شده است که ۱۷ کشور و از جمله بحرین و کویت در شمار متحدان نظامی خارج از ناتو آمریکا محسوب میشوند.
علاوه بر این مولفهها، آرمن سمباتیان، سفیر ارمنستان در اسرائیل اعلام کرده که، سفارت این کشور کار خود را پیش از سال نو یهودیان آغاز میکند و به این ترتیب ایروان هم به جمع شرکای تلآویو پیوست. این رویدادهایی که به آنها اشاره شد صرفاً یک تحول سیاسی به شمار نمیآید بلکه این مسائل درحقیقت ابزاری هستند که ترامپ با سرعتِ تمام در حال استفاده از آنها به نفع خود و نتانیاهو است و شاید برخی آن را «باجدهی» قلمداد کنند و عدهای دیگر سناریوی «تهدید و تطمیع» را مطرح کنند.