روزنامه جام جم: از سال 97 تاکنون دستکم خبر جانباختن 18 نفر در هوتگها که عمدتا زن و کودک هستند رسانه ای شده است.
«چش»ها ریشهها را یله داده بودند در آب هوتگ كه هوتگ موج خورد. بچهها آمده بودند آب ببرند؛ چش به دیدن بچهها عادت داشت. فاطمه آب برداشت، یسنا ظرف را پر كرد و یحیی دستی به آب زد. هوتگ موج بزرگی خورد و یكی جیغ كشید. چش، چشم باز كرد و دست و پازدنهای بچهها را دید. چش پا در گِل بود و هوتگ مواج و بچهها مثل تكهای سنگ رفته بودند زیر آب. چش كه درخت بومی اطراف هوتگ است، زبان شرح ماجرا ندارد، ولی مردن اطراف هوتگهای جنوب سیستان و بلوچستان به همین راحتی است. بچهها، قربانیان آسان این آبگیرهای طبیعیاند كه سالهاست در این گودالهای پرخطر غرق میشوند و هر بار قرعه به نام یكیشان میافتد.
فاطمه سه سالش بود، یحیی دوساله، یسنا هم پنجساله؛ برای مردن اینها خیلی كوچك بودند و مرگ برایشان بهواقع زود بود. ولی این سه كه تازهترین قربانیان هوتگهای عمیق سیستان هستند، نه اولین بودند و نه آخرین. حالا حتما مردم روستای هدارِ راسك، ماتمزده مرگ یسنا هستند كه آخرین بازیاش كنار هوتگ، خطرناكترینش شد. خانواده فاطمه و یحیی هم حتما در دشتیاری به صورت خنج میكشند، از این دوساله و سهساله كه رفته بودند تا آب بیاورند و برای خانواده سقایی كنند. اما رفتند كه رفتند.
بومیهای استان، هوتگ را خوب میشناسند، هوتگها این چالههای آب طبیعی كه بعضا مصنوعی نیز ساخته میشود، هم جان میدهد و هم جان میگیرد. هوتگها منبع آب مردم بیآب سیستان و بلوچستان است، هوتگها آبشخور احشام است، جای آبتنی و بازی بچهها هم هست، هوتگها كه پر آب باشد، امید رونق كشاورزی و دامداری است، برای تثبیت شنهای روان و بهپا نشدن گرد و خاك هم نگاهها به هوتگ است.
هوتگها اما گاندو دارد، گاندوها هم آرواره دارند و این فكین قوی خدا میداند تا به حال چند تشنه آب را دریدهاند و اهالی روستاهای بیآب را عزادار كردهاند. گاندوها هم كه نباشند، هوتگها به تنهایی به قدری عمیقاند كه هركه پایش بلغزد و شنا بلد نباشد تسلیم میشود. آمار یك كاسهای وجود ندارد تا بدانیم هر سال چند نفر در سیستان و بلوچستان قربانی هوتگها میشوند. ولی مرور اخباری كه از غرق شدنها حكایت دارد، این اتفاق را وسیع توصیف میكند.
وعدههایی كه عملی نمیشود
قصه قتلگاه شدن هوتگها به بیآبی و كمآبی جنوب سیستان و بلوچستان سنجاق شده. سال پیش بعد از حادثه غرق شدن منیره و مریم و یسرا در هوتگ، عضو شورای شهر بخش پلان در چابهار به ما گفت كه این شهرستان 447 روستا با جمعیتی حدود 170 هزار نفر دارد كه از 438 روستای دارای سكنه 406روستا اصلا آب ندارند و به روش سقایی
به آب میرسند.
برسانی به روش سقایی همان اعزام تانكرها به روستاهای فاقد آب لولهكشی است كه آن هم حكایت خودش را دارد. ظرفیت تانكرها محدود است و تعداد روستاها و جمعیت زیاد، به طوری كه راشه بخش گرگیج، نماینده سیستان و بلوچستان در شورایعالی استانها پیش از این به ما گفته بود، سهم هر نفر از آب تانكر فقط 15 لیتر در روز است كه این آب نیز به خیلیها نمیرسد.
این آمارها بهخوبی قصه پیوند بیآبی و هوتگ را شرح میدهد، اما برای تكرار نشدن مرگهای فجیع در هوتگها كاری انجامنمیشود. در جنوب استان سیستان و بلوچستان، در دشتیاری، پلان، پیرسهراب، تلنگ، باهوكلات، عوركی و منطقه سندها و دلگانها و كلانیها كه معضل كمآبی جدی است هوتگها خانه امید مردماند. مردم این گوشه از نقشه ایران قرنهاست به هوتگها تكیه دارند و آب سیلابها را در این گودالها مهار میكنند، بعد هم خودشان و احشام در فصول بیبارش سراغ هوتگها میروند كه این فجایع اتفاق میافتد. بگذریم كه با خشكسالیهای دو دهه اخیر در جنوب استان و رها نشدن آب سد زیردان و توفانهای ریز و درشت، بیشتر هوتگهای پاییندست رسوب گرفته و نیازمند لایروبی است، ولی با این حال هوتگها هنوز هم عمیق است و بهراحتی میتواند باعث مرگشود. همینجاست كه صحبت از ایمنسازی هوتگها پیش میآید. حصاركشی روشی است كه تابهحال مسؤولان بارها
دربارهاش حرف زدهاند، ولی عضو شورای اسلامی بخش پلان به ما گفته است این كار پول میخواهد كه تقریبا در اختیار هیچیك از دهیاریهای جنوب سیستان و بلوچستان نیست. اگر اظهارات غلامرضا راهداری، رئیس اداره منابع طبیعی چابهار درگفت و گو با ایرنا ملاك قضاوت باشد حدود 2000 هوتگ فقط در شهرستان چابهار به لایروبی، بهسازی، مرمت و نگهداری اصولی نیاز دارد كه البته همه این كارها به ازای هر هوتگ از 50 تا 500 میلیون تومان خرج برمیدارد.
او گفته است اگر این كارها برای هوتگها انجام شود، عمر مفید بالایی دارند. به این شرط كه همه دستگاههای اجرایی به لحاظ تهیه ماشینآلات، طراحی، مطالعه، مكانسنجی و تخصیص اعتبار پای كاربیایند.
اینكه هوتگها هنوز قربانی میگیرد و ماجرای لب آب رفتن و تشنه ماندن مردم درجنوب سیستان و بلوچستان همچنان ادامه دارد. البته میتواند به این معنی باشد كه دستگاههای اجرایی هنوز پای كار نیامدهاند. برای دانستن اینكه برای تمام شدن قصه بیآبی در این خطه چه كارهایی انجام شده، دیروز با وزارت نیرو تماس گرفتیم كه گفتند موضوع ما به بخش آب و فاضلاب مربوط است و در این بخش از وزارتخانه نیز به ما گفتند مدیر مربوطه مبتلا به كروناست و كارمندان هم قرنطینهاند. با اصرار زیاد ما البته روابطعمومی آبفای کشور گفت، مسؤولی را در استان برای گفتوگو هماهنگ میکنند که این هم میسر نشد و به این ترتیب دست ما از پاسخ قانعكننده خالی ماند. خیلی از گرهها در كشور ما به همین دلیل است كه باز نمیشود. پاسخگویی ضعیف است و كسانی كه متولی آبرسانی و تامین آب مردماند در پایتخت حتی یك روز در سال مشكل بیآبی ندارند و هر وقت اراده كنند، آب برای هر كاری مهیاست. متولی چه كار دارد به مردم جنوب سیستان و بلوچستان كه نجیبانه لب هوتگها میروند و آب گلآلود را كاسه كاسه در ظرفها میریزند و صبورانه تحمل میكنند كه این آب را با همه جانوران اهلی و وحشی، حتی گاندوهای مهاجم سهیم شوند.
سیل آمار
این تصویر اما میتواند به هم بریزد اگر همه به وعدههای خود عمل کنند. 25 تیر امسال زمانی که شرکت آبفای کشور و بنیاد برکت تفاهمنامه امضا میکردند، حمیدرضا جانباز مدیرعامل آبفا اعلام کرد این تفاهم بر سر آبرسانی به 500روستای محروم کشور با 300هزار نفر جمعیت است تا همگی از آب شرب پایدار بهرهمند شوند. او به زمان پایان پروژه اشاره نکرد ولی توضیح داد هماکنون 75درصد روستاهای بالای 20 خانوار آب آشامیدنی پایدار دارند که معنی دیگر حرفش این بود که 25درصد این روستاها هنوز آب شرب بیزحمت در اختیار ندارند؛ مردمی که امیدشان به هوتگهاست لابهلای این آمارها هستند؛ مردمی که باید هرچه زودتر دیده شوند.
یادی از قربانیان
اسمها در حافظه تاریخ میچرخند؛ مریم، منیره، یسرا، علی اكبر، امیرحمزه، علی اصغر، حوا، زكریا، فاطمه. اینها همه قربانی هوتگ شدهاند، اغلب بچههای كمسن و سال كه رفته بودند، آب بیاورند. ولی در آب هوتگها جان دادند. تیر 95 در روستای كشاری راسك كودكی ده ساله وقتی میخواست آب بردارد داخل هوتگ افتاد و طعمه تمساح شد، شهریور97 چهار زن در زیردان نیكشهر به هوتگ سقوط كردند و جان باختند، خرداد 98 در روستای كموبازارِ پلان چابهار سه دختر با دبههای خالی به ساحل هوتگ رفتند و دبههایشان خالی ماند، در همین تاریخ فاطمه در هوتگ روستای زیارتجاه راسك غرق شد و جان باخت، تیر 98حوای ده ساله در هوتگ روستای مولادآباد كشاری راسك در آروارههای گاندو گیر كرد و دستش را از دست داد، مرداد 98 همین اتفاق برای زكریای هشتساله اهل كهیربرز دشتیاری افتاد كه پای چپش قطع شد، مهر 98 در دشتیاری دو دختر 14 و 16 ساله در هوتگ جان سپردند.
امسال هم هوتگها حسابی تاختند. 20 فروردین علیاصغر در روستای عارفآباد نوبندیان از توابع دشتیاری در هوتگ غرق شد و اول شهریور علیاكبر ششساله اهل روستای سند مراد دشتیاری كه برای رفع حاجت به هوتگ رفته بود، طعمه این گودال شد. در حالی كه ده روز قبل از او امیرحمزه در هوتگ هوت گت بالا به چنگ گاندو افتاد و جان داد. حالا هم كه فاطمه و یحیی و یسنا. اینها قربانیان ثبتشده هوتگ هستند و حتما رقمشان خیلی كمتر از قربانیان واقعی است كه بینام و نشان میمانند. آمار قربانیان چه كم و چه زیاد فرقی ندارد، دست هوتگها به خون آلوده است و این حقیقت تلخ چیزی است كه خیلیها باید دربارهاش توضیح بدهند.