روزنامه خراسان نوشت: بازار سرمایه کشور سومین روز کاری خود در هفته جاری را نیز با غلبه فروشندگان هیجانی در اکثر نمادها به پایان برد.
این در حالی است که حقوقی ها در بازار دیروز سنگ تمام گذاشتند و با حدود ۶۸۰۰ میلیارد تومان خرید خالص از حقیقی ها، یک رکورد تاریخی به جا گذاشتند. به گزارش خراسان، خرید حقوقی ها در اکثر نمادهای بزرگ بازار مثل پالایشی ها، بانک های بزرگ، غول های فلزی و برخی سرمایه گذاری ها و چندرشته ای ها بسیار زیاد و قابل توجه بود. در این میان برخی از سهم ها مثل ملی مس، بانک تجارت، فولاد خوزستان و... توانستند به مدار صعود بازگردند و بعضا حتی صف خرید هم شدند.
اما در برخی دیگر از سهم ها مثل شستا که طی هفته های اخیر با ورود قابل توجه پول حقیقی مواجه شده بودند، زور حقوقی های خریدار به حقیقی های فروشنده نرسید و صف فروششان پابرجا ماند. فارغ از سهم های بزرگ، در بسیاری دیگر از سهم های کوچک هم صف فروش برقرار ماند، به نحوی که بیش از ۴۵۰ سهم از ۶۰۰ سهم فعال در بورس و فرابورس و بازار پایه صف فروش بودند. در نتیجه این تحولات و جدال سنگین حقیقی-حقوقی در بازار سرمایه، شاخص کل ۵۳ هزار واحد دیگر افت کرد و به سطح یک میلیون و ۶۰۸ هزار واحد بازگشت تا طبق انتظار اغلب صاحب نظران، بازار در معاملات امروز به کانال ۱.۵ میلیون واحد برگردد.
البته سطح حمایت ها بسیار زیاد است و طبیعتا تجمیع سه عامل به مرور بازار را به مدار تعادل باز خواهد گرداند: افزایش خرید حقوقی ها برای حمایت از بازار (افزایش تقاضا از طرف حقوقی ها) افزایش جذابیت قیمت در برخی نمادهای بازار بر اثر افت شدید (افزایش تقاضای عمومی) خروج سرمایه های هیجانی و ترسو از بازار (کاهش عرضه ها) آن چه واضح است هم اکنون با وجود رشد محسوس تقاضا مخصوصا از طرف حقوقیها، حضور عرضه کنندگان قوی، طبق خاصیت گلوله برفی مانع از رشد کلیت بازار شده است و تاکنون تنها برخی تک نمادها توانسته اند متعادل شوند یا به مدار صعود بازگردند. تقویت عامل اول و تضعیف عامل سوم به مرور می تواند بازار را متعادل کند.
موضوعی که قطعا اتفاق خواهد افتاد اما هیچ کسی زمان آن را نمی داند. همان گونه که بازار در اوج خوش بینی ها به صعود بعد از عبور موفق از مرز روانی دو میلیون واحد، از قله ۲.۱ میلیون واحد وارد روند ریزشی شد، ممکن است در اوج بدبینی ها به روند ریزشی پایان دهد. آن چه در بازار رخ می دهد، حاصل بررسی و تصمیم چندین میلیون نفر است که با توجه به مجموع داده ها و اطلاعات دریافتی و تحلیل شده دست به ارسال سفارش خرید و فروش می زنند.
همیشه تحلیل گران برای شروع روندهای ریزشی یا صعودی عللی می یابند اما این که دقیقا چه می شود که حاصل تصمیم این چند میلیون نفر بازار را صعودی یا نزولی می کند، هرگز مشخص نیست. چرا که میلیون ها داده، اطلاعات، شایعه ، خبر و تحلیل به میلیونها نفر میرسد و نه آن اطلاعات قابل تجمیع و تحلیل اند و نه تصمیم برایند قابل بررسی است. به عنوان مثال گاهی دولت حمایت می کند اما با توجه به سابقه تاریخی، در ذهن مردم چیز دیگری رسوب می کند!