کورش شجاعی در بخشی از یادداشت روز روزنامه خراسان با عنوان گرانیها و بغض فروخورده مردم نوشت: گرانیهای افسار گسیخته و کمرشکن امان مردم را بریده، با افزایش چند باره قیمت خانهها و اجاره ها، حالا نه تنها خانه دار شدن بلکه برای عده زیادی پیدا کردن مسکن اجارهای مناسب، به آرزو بلکه رویا تبدیل شده است.
اقدامات و تصمیمات اخیر و دیرهنگام دولت هم برای کنترل و مهار و کاهش قیمتها تاثیر چندانی نداشته است. بازار خودرو نیز حتی پس از کارهایی که انجام شد همچنان در جاده گرانی میتازد. بیکاری، تورم، بی ثباتی بازار و قیمت ها، عدم تناسب درآمد با هزینهها و ... که البته و انصافا «کرونا» بر شدت این مشکلات و فراگیرتر شدن آن افزوده و زندگی را برای مردم خصوصا دهکهای پایین بسیار سخت کرده است. مشکلاتی که اشاره شد اکثر مردم با گوشت و پوست خود کاملا حس میکنند و برخی از مسئولان نیز شمهای از آن را درمی یابند اما نکته اساسی، چرایی و چگونگی و علل به وجود آمدن و تشدید این مشکلات برای مردم است.
نقش و سهم مسئولان در گرانیها
همیشه گفته ام و نوشته ام که یکی از اساسیترین عوامل ایجاد و تشدید مشکلات در زمینههای گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور، فاصله گیری و دوری مسئولان از مردم، گرفتن تصمیمات پشت درهای بسته و مبتنی بر بولتنها و گزارشهای اداری، زندگی نکردن و هم نفس نبودن مسئولان با آحاد مردم است. برای این که مطلب به درازا نکشد، کوتاه و مختصر از آنانی که در سطوح مختلف، اداره کشور به دست آنان است از روسای قوا گرفته تا وزرا و نمایندگان و مدیران کل و قضات و حتی برخی روسای ادارات و سازمانها که بعضی هاشان آن چنان باد به غبغب دارند و گاه بیش از یک مسئول و «حاجب» برای دفتر خود گمارده اند تا چه حد رفتار، منش، برخورد، ایثار و عشق خدمت به دین و ملت و میهن در وجودشان شعله میکشد، چه نسبت و تشابهی به عزیزان و بزرگواران همچون رجایی و باهنر و ... دارند؟!
پرواضح است که دوری برخی مسئولان و بیگانگی آنان با واقعیتها و مشکلات جدی مردم و به تبع آن نبود تصمیم سازیها و تصمیم گیریهای درست و به هنگام یکی از عوامل اصلی معضلات موجود و تشدید آن هاست.
درگیر مسائل روزمره شدن و اسارت در «حال و امروز» و نبود نگاه و تفکر آینده نگرانه مبتنی بر دانش «آینده پژوهی» عامل موثر دیگر در ایجاد و تعمیق مشکلات است. مصداق بارز، همین بی ثباتی بازار و گرانیهای پی در پی و افسار گسیخته! و قیمت های نجومی و بی حساب و کتاب خانهها و اجارهها و ...
سوال اساسی این است مگر مشکلات یک شبه ایجاد میشود و آیا مسئولان و خصوصا مدیران اجرایی با توجه به شرایط کشور و کوتاهیهای جدی کسانی مانند آقای آخوندی که وزیر مسکن و شهرسازی بودند نمیتوانستند بفهمند که لااقل آینده نزدیک و چند سال پیش روی حوزه مسئولیت شان چگونه خواهد بود؟ که اگر توان چنین محاسبه و درک حداقلی را نداشتند وای بر آنان و کسانی که اینها را بر کرسی مسئولیت نشاندند و همچنین وای بر آنان که استیضاح نکردند و اگر کردند دوباره رای اعتماد دادند؟! و اگر چنین افرادی میدانستند و میفهمیدند که چه انفجار قیمتی و گرانیهای کمرشکن پیش رو است و اقدامی در خور نکردند قصورشان بوی خیانت میدهد!