جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: شنبه، 31 خرداد 1399     
سرقت از خانه همسایه به قصد انتقام‌گیری

 روزنامه شرق: تحقیقات پلیسی برای دستگیری مردان خشنی که به خاطر انتقام‌جویی و سرقت مسحانه وارد خانه زوج جوانی شده بودند، آغاز شد.

به گزارش خبرنگار ما یازدهم خردادماه زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از هجوم ۵ مرد مسلح به خانه خود خبر داد. پس از آن با ثبت شکایت پرونده برای کسب تکلیف به دادسرای ویژه سرقت ارجاع شد. زن جوان در دادسرای ناحیه ۳۴ تهران به بازپرس شعبه دوم گفت: هیچ کس به غیر از من و همسرم کلید آپارتمان ما را ندارد، روز یازدهم خرداد مدت کوتاهی پس از خروج همسرم از خانه صدای کلید در قفل را شنیدم، اول تصور کردم شوهرم چیزی را جا گذاشته و برای برداشتن آن برگشته است اما وقتی او را صدا زدم و جواب نداد تعجب کردم و از جایم بلند شدم تا ببینم چه شده است. وقتی به جلوی در ورودی آپارتمان رسیدم مردانی را دیدم که صورت خود را با نقاب پوشانده بودند.
 
آنها مرا تهدید کردند و دست و پایم را بستند، بعد هم با تهدید اسلحه طلاهایی که به دست و گردنم بود و باقی جواهراتم را دزدیدند. زن جوان ادامه داد: آنها حتی مرا کتک زدند و بعد هم مرا با دست و پای بسته رها کردند و رفتند. شاکی درباره شناسایی مردان نقاب‌دار گفت: آنها پنج نفر بودند و چون صورتشان را پوشانده بودند آنها را نشناختم اما گمان می‌کنم صدای یکی از آنها را شناختم، یکی از آن پنج نفر پسر همسایه‌‌مان بود که با هم سر کولر با آنها اختلاف داریم اما نمی‌دانم آن پسر چرا چنین کاری کرده است. وقتی کارآگاهان وارد عمل شدند سراغ پسر همسایه رفتند اما فهمیدند او از زمان وقوع سرقت فراری شده است.
 
به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری این مظنون آغاز شد تا اینکه وی به دام افتاد و وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به جرمش اعتراف کرد. متهم گفت: من با همسایه‌مان اختلاف داشتم و از آنها کینه به دل گرفته بودم به همین دلیل به‌دنبال فرصتی برای انتقام‌جویی بودم. وقتی موضوع را با دایی‌ام در میان گذاشتم او قبول کرد به من در انتقام‌گیری از همسایه کمک کند. دایی‌ام گفت یک کلت کمری دارد که با آن می‌توانیم نقشه‌مان را اجرا کنیم. بعد خودش موضوع را با سه نفر از دوستانش در میان گذاشت. من به دایی‌ام گفته بودم همسایه‌ام مقدار زیادی طلا و جواهر دارد و آنها قصد داشتند این جواهرات را بدزدند. به‌همین دلیل پذیرفتند با من همکاری کنند.
 
روز حادثه ما به خانه همسایه رفتیم و در حالی‌که زن جوان تنها بود توانستیم نقشه‌مان را اجرا کنیم. بعد از آن هم همگی فراری شدیم و الان من از بقیه هیچ خبری ندارم و نمی‌دانم کجا هستند. پس از اعترافات این جوان زن و مرد شاکی بار دیگر به دادسرا مراجعه کردند و گفتند از دست متهمان تأمین جانی ندارند و مجرمان فراری از زمان وقوع سرقت مرتب آنها را تهدید می‌کنند.
 
بنا بر این گزارش، در حال حاضر کارآگاهان پلیس در تعقیب متهمان فراری پرونده هستند و امیدوارند با سرنخ‌هایی که به دست آورده‌اند این چهار سارق مسلح را به‌زودی دستگیر کنند.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: