رسیدگی به این پرونده از شهریور ماه سال 97 به دنبال تماس مرد جوانی با پلیس آغاز شد .

 

وی که با ماموران کلانتری ابوذر تماس گرفته بود ،گفت: در همسایگی یک زن 50ساله به نام رویا زندگی می کند که رفت و آمد های مشکوک به خانه اش دارد و زنان و مردان زیادی به خانه او رفت و آمد دارند .

 

ما چند بار به خاطر رفتارهای مشکوک به او تذکر داده ایم و آخرین بار قرار بود نقل مکان کند .

 

اما حالا مدتی است ازاو هیچ خبری نیست. همسایه ها او را ندیده اند و نگرانش شده اند.

 

 

با اطلاعاتی که مرد همسایه به پلیس داد ماموران به خانه موردنظر رفتند و پس از گشودن در خانه با جسد های متعفن رویا و یک زن جوان به نام ثریا روبه‌رو شدند که گلوی آنها بریده شده بود .

 

اسباب و اثاثیه خانه به هم ریخته بود و شواهد نشان می‌داد به این خانه دستبرد زده شده و چندین روز از جنایت گذشته است .

 

جسدها با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شدند و پلیس به تحقیق پرداخت.

 

ماموران در نخستین گام از تحقیقات دریافتند رویا خانه اش را به پاتوقی برای زنان و مردان جوان تبدیل کرده بود و اتاق هایش را به آنها اجاره می داد.

 

ماموران به بررسی تماس های تلفنی رویا پرداختند و چندین مظنون را که به خانه فساد رفت و آمد داشتند بازداشت کردند .

 

تا اینکه دریافتند آخرین نفری که با رویا و ثریا تماس گرفته و با آنها قرار ملاقات گذاشته بود یک پسر ۱۷ ساله به نام احسان بوده است.

 

 

به این ترتیب پسرنوجوان بازداشت شد و ادعا کرد دو زن تن فروش را نمی شناسد.

 

اما در بازجویی های تکمیلی به قتل با همدستی دوست 28ساله اش به نام آرمین اعتراف کرد .

 

پسر نوجوان گفت: من و دوستم با هم قرار گذاشته بودیم تا به خانه رویا برویم و با زن جوان رابطه برقرار کنیم اما آنجا بود که من تصمیم به سرقت گرفتم .

 

به همین خاطر دست و پای دو زن جوان را با طناب بستم تا همه خانه را بگردم.

 

اما چون دو زن شروع به داد و فریاد کردند آرمین با چاقو آنها را کشت و گلویشان را برید.

 

من همه خانه را گشتم اما هیچ پول و طلایی بدست نیاوردم.

 

به دنبال اظهارات تکان دهنده پسر نوجوان همدستش نیز بازداشت شد اما ادعا کرد در جنایت ها دستی نداشته است.

 

 

متهمان دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

 

ابتدای جلسه پدر و دو دختر رویا در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتلان حکم قصاص خواستند.

 

پدر رویا گفت: دخترم دوبار ازدواج ناموفق کرده بود و به تنهایی در خانه اش زندگی می کرد که به طرز فجیعی کشته شد.

 

من برای قاتل دخترم قصاص می خواهم.دختر بزرگ رویا نیز که از زندان به دادگاه منتقل شده بود گفت: من مدتی است به اتهام آدم ربایی در زندان هستم.

 

حالا هم برای قاتل مادرم قصاص می خواهم.

 

همسر ثریا نیز که قیم فرزند خردسالش بود درخواست قصاص را مطرح کرد.

 

سپس آرمین به اتهام دو قتل و مشارکت در سرقت روبه روی قضات ایستاد.

 

وی گفت: من و احسان با هم به خانه رویا رفته بودیم تا با زن جوان رابطه برقرار کنیم اما سر پول با هم درگیر شدیم و من آنها را کشتم.

 

ما قصد سرقت نداشتیم و به همین خاطر اتهام سرقت را قبول ندارم.احسان از ترسش و به دروغ ماجرای سرقت را مطرح کرده است.

 

من از ابتدای تحقیق به خاطر احسان همه جرم ها را گردن گرفتم و حالا می خواهم تا بار دیگر تحقیقات از سر گرفته شود. وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا چاقو همراه داشتی پاسخ داد: من قصاب هستم و در قسمت سلاخی کار می کنم.

 

به همین خاطر همیشه چاقو همراه دارم.

 

سپس احسان که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود به اتهام معاونت در دو قتل و مشارکت درسرقت از خود دفاع کرد.

 

پسرنوجوان گفت: من و آرمین با انگیزه سرقت به خانه فساد رفته بودیم.

 

ما دست و پای صاحب خانه و زن جوان را بستیم اما چون پولی به دست نیاوردیم آرمین آنها را کشت.

 

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.