ایلنا: حمید پاداش (اقتصاددان، استاد دانشگاه و مترجم) در مورد تاثیر نقدینگی بر افزایش قمیت طلا و سکه گفت: یکی از عوامل مهم در افزایش تقاضا برای سکه، طلا و ارز مربوط به حجم بالای نقدینگی در کشور است که در سالهای اخیر تقریبا ۲۰ تا ۲۵ درصد رشد داشتهاست. مشکل اساسی این نقدینگی سرگردان با شناسایی موسسات غیرمجاز، افزایش بیاعتمادی به سیستم بانکی و عدم نظارت بانک مرکزی شروع شد و طبیعتا آثار و تاوان این ورشکستگی و عدم نظارت را باید کل سیستم بپردازد.
وی اضافه کرد: از سویی بحران موسسات غیرمجاز با سیاست اشتباه افزایش سود بانکی از ۱۵ به ۲۰ درصد که بدون در نظرگرفتن کشش تقاضا بهعنوان یک ابزار علمی و رایج همراه شد و، چون این برآورد صوت نگرفته بود، افزایش سود بانکی نتوانست در جذب نقدینگی تاثیرگذار باشد. بیاعتمادی مردم به سیستم بانکی، موسسات مالی و نیز دریافت اخبار نگرانکننده در مورد بلاتکلیفی سپردهها باعث شد تا افزایش سود بانکی کارایی خود را از دست بدهد.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: بنابراین دو عامل ظهور موسسات غیرمجاز و سیاستهای نرخ سود بانکی باعث شد تا نقدینگی رهاشده برخلاف سالهای پیشین به سمت بازارهای غیر پولی سوق یابد که در وهله اول تاثیر آن در داراییهای فیزیکی و سپس در داراییهای مالی قابل مشاهده است.
وی در مورد تاثیر خروج امریکا از برجام بر تشدید این شرایط گفت: از سویی چشمانداز خروج آمریکا از برجام تاثیر این دو عامل را تشدید کرد. در این شرایط زمزمههایی شکل گرفته مبنی بر اینکه با وجود تراز جاری مثبت، تراز پرداختها براساس آمار سال ۹۶ منفی است که این به معنای کمبود منابع ارزی برخلاف ادعای دولتمردان است.
پاداش ادامه داد: در این شرایط زمانی که مردم چشم انداز مثبتی نسبت به آینده ندارند و بدتر از آن فروپاشی مالی را متصور هستند هجوم این نقدینگی سرگردان به سمت بازار طلا و ارز طبیعی است. همچنین مردم در شرایط بحرانی ترجیح میدهند بیشتر از داراییهای فیزیکی خریداری کنند که مطمئنتر و کمریسکتر است حتی در مورد دلار هم صادق است به طوری که مردم بیشتر به دنبال خرید دلار واقعی بودند.
وی افزود: با وجود عرضه گواهیهای سکه، مردم بیشتر به سمت خرید فیزیکی سکه هجوم میآورند، افزایش تقاضا برای خودرو و مسکن را نیز در همین چارچوب میتوان تفسیر کرد؛ بنابراین مردم برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت این بازارها هجوم میآورند.
این کارشناس اقتصادی افزایش سود بانکی جهت جذب نقدینگی در آینده را نامحتمل ندانست و افزود: شنیدهها حاکی از آن است که دولت عزم خود برای افزایش سود بانکی را جزم کرده است که برای این مساله دولت ابتدا باید کشش تقاضای پول نسبت به نقدینگی و نرخ بهره را برآورد و مشخص کند که افزایش سود بانکی تا چه میزان توان جذب نقدینگی از بازار را دارد. به ویژه در شرایط کنونی که مردم اعتماد خود نسبت به سیستم بانکی را از دست داده و اصطلاحا «هراس بانکی» اتفاق افتاده است.
پاداش تصریح کرد: در این شرایط به نوعی مردم از بلوکهشدن سپردهها بیم دارند و احتمال اثربخشی جذب نقدینگی به سمت سیستم بانکی ناچیز خواهد بود. نکته مهم دیگر اینکه رقابت بین بانکها و موسسات مالی در پرداخت سود بانکی زمینه ورشکستگی آنها را فراهم میکند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: برای افزایش سود بانکی که قطعا با شکست روبهرو میشود، باید به این عامل توجه کرد که افزایش سود بانکی چه میزان باشد تا توان جذب نقدینگی را داشتهباشد، هر چند مهمترین عامل جذب نقدینگی نرخ سود بانکی نیست بلکه تضمینی است که مجموعه حاکمیت به مردم نسبت به آینده خود و اقتصاد میدهد.
وی اضافه کرد: از سویی بحران موسسات غیرمجاز با سیاست اشتباه افزایش سود بانکی از ۱۵ به ۲۰ درصد که بدون در نظرگرفتن کشش تقاضا بهعنوان یک ابزار علمی و رایج همراه شد و، چون این برآورد صوت نگرفته بود، افزایش سود بانکی نتوانست در جذب نقدینگی تاثیرگذار باشد. بیاعتمادی مردم به سیستم بانکی، موسسات مالی و نیز دریافت اخبار نگرانکننده در مورد بلاتکلیفی سپردهها باعث شد تا افزایش سود بانکی کارایی خود را از دست بدهد.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: بنابراین دو عامل ظهور موسسات غیرمجاز و سیاستهای نرخ سود بانکی باعث شد تا نقدینگی رهاشده برخلاف سالهای پیشین به سمت بازارهای غیر پولی سوق یابد که در وهله اول تاثیر آن در داراییهای فیزیکی و سپس در داراییهای مالی قابل مشاهده است.
وی در مورد تاثیر خروج امریکا از برجام بر تشدید این شرایط گفت: از سویی چشمانداز خروج آمریکا از برجام تاثیر این دو عامل را تشدید کرد. در این شرایط زمزمههایی شکل گرفته مبنی بر اینکه با وجود تراز جاری مثبت، تراز پرداختها براساس آمار سال ۹۶ منفی است که این به معنای کمبود منابع ارزی برخلاف ادعای دولتمردان است.
پاداش ادامه داد: در این شرایط زمانی که مردم چشم انداز مثبتی نسبت به آینده ندارند و بدتر از آن فروپاشی مالی را متصور هستند هجوم این نقدینگی سرگردان به سمت بازار طلا و ارز طبیعی است. همچنین مردم در شرایط بحرانی ترجیح میدهند بیشتر از داراییهای فیزیکی خریداری کنند که مطمئنتر و کمریسکتر است حتی در مورد دلار هم صادق است به طوری که مردم بیشتر به دنبال خرید دلار واقعی بودند.
وی افزود: با وجود عرضه گواهیهای سکه، مردم بیشتر به سمت خرید فیزیکی سکه هجوم میآورند، افزایش تقاضا برای خودرو و مسکن را نیز در همین چارچوب میتوان تفسیر کرد؛ بنابراین مردم برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت این بازارها هجوم میآورند.
این کارشناس اقتصادی افزایش سود بانکی جهت جذب نقدینگی در آینده را نامحتمل ندانست و افزود: شنیدهها حاکی از آن است که دولت عزم خود برای افزایش سود بانکی را جزم کرده است که برای این مساله دولت ابتدا باید کشش تقاضای پول نسبت به نقدینگی و نرخ بهره را برآورد و مشخص کند که افزایش سود بانکی تا چه میزان توان جذب نقدینگی از بازار را دارد. به ویژه در شرایط کنونی که مردم اعتماد خود نسبت به سیستم بانکی را از دست داده و اصطلاحا «هراس بانکی» اتفاق افتاده است.
پاداش تصریح کرد: در این شرایط به نوعی مردم از بلوکهشدن سپردهها بیم دارند و احتمال اثربخشی جذب نقدینگی به سمت سیستم بانکی ناچیز خواهد بود. نکته مهم دیگر اینکه رقابت بین بانکها و موسسات مالی در پرداخت سود بانکی زمینه ورشکستگی آنها را فراهم میکند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: برای افزایش سود بانکی که قطعا با شکست روبهرو میشود، باید به این عامل توجه کرد که افزایش سود بانکی چه میزان باشد تا توان جذب نقدینگی را داشتهباشد، هر چند مهمترین عامل جذب نقدینگی نرخ سود بانکی نیست بلکه تضمینی است که مجموعه حاکمیت به مردم نسبت به آینده خود و اقتصاد میدهد.