روزنامه ایران روز پنجشنبه طی گزارشی، به موضوع دکههای مطبوعاتی و درآمد کیوسکداران در نقاط مختلف تهران پرداخته بود. در این گزارش، از قول مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهرداری تهران آمده بود که دکهداران بسته به موقعیت و منطقهای که درآن ساکن هستند، حداقل ۵ میلیون تومان و حداکثر ۳۰ میلیون تومان درآمد دارند، اما برخی دکهداران در گفتوگویی که همان روز با خبرنگار ما داشتند، همه این درآمدهای میلیونی را رد کرده و اتفاقاً بر خلاف شنیدهها اعلام کردند که درآمدشان در خوشبینانهترین حالت، ۲ تا ۳ میلیون تومان است. با این همه آنها در تماسهای متعددی طی چند روز اخیر، خواستار شفافسازی در این زمینه شدند.
حبیبی که صاحب یک کیوسک مطبوعاتی در یکی از مناطق مرکزی تهران است، میگوید که روزانه ۱۸ ساعت در یک اتاقک فلزی مشغول به کار است و در نهایت پولی که عاید خودش و شریکش میشود، حدود یک تا یک و نیم میلیون تومان است که با توجه به کار طاقتفرسای روزانه، رقم قابل توجهی نیست. او میگوید که نه بیمه است و نه امنیت شغلی دارد. اما مجبور است به شهرداری عوارض و مالیات هم بپردازد. این درحالی است که به گفته این دکه دار، درآمد اصلی شرکت سازماندهی مشاغل در حوزه کیوسکها، از اجاره تبلیغات بالای بام دکه هاست که به یک شرکت خصوصی واگذار شده است. او میگوید که این شرکت ماهانه ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان از بام هر دکه اجاره میگیرد و ماهانه بیش از یک میلیارد تومان به شرکت ساماندهی مشاغل تحت هر شرایطی، اجاره میپردازد.» این اعداد و ارقام البته از سوی دکتر حسین فکری، رئیس اتحادیه جراید تأیید نمیشود. او اگرچه درآمدهای میلیاردی را اغراق شده مینامد، اما میگوید این شرکت حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان ماهانه، اجاره به شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل میپردازد که سؤال اینجاست چرا دکه داران نباید از این سود میلیونی منتفع شوند؟! وی با انتقاد از اظهارات اخیر افشار، مدیرعامل شرکت ساماندهی مشاغل درباره درآمدهای چند میلیون تومانی کیوسکداران به «ایران» میگوید: سخنان ایشان نشان میدهد که اطلاع چندانی از ماهیت فعالیت کیوسک داران ندارند.
درحالی که سابقه کیوسکها به ۷۰ سال پیش برمیگردد و آنها از همان ابتدا در کنار روزنامه، خوراکی و سیگار هم میفروختند. از طرفی فروش سیگار طبق قوانین نظام صنفی، با عنوان تداخل صنفی مطرح میشود که مربوط به اصناف است نه شهرداری! و باید بازرسی اصناف در این حوزه ورود کرده و رسیدگی کند. اگرچه میدانیم نهادهای دیگر مثل وزارت بهداشت، به شهرداری فشار میآورند تا از فروش اقلام غیر، جلوگیری کند. البته ما هم با فروش خوراکیهای غیراستاندارد، مخالفیم. اما این رویه باید اصلاح شود.
فکری همچنین به قراردادها و مذاکراتی اشاره میکند که در دو سال اخیر بین شرکت ساماندهی و اتحادیه جراید بسته شده و در این باره اینطور توضیح میدهد: ما مذاکرات خوبی برای حل مشکلات دو طرف داشتیم و به نتایج خوبی هم رسیده بودیم، اما متأسفانه به مرحله امضا نرسید. هماکنون نیز مدیر جدید با رویکرد و سلیقهای جدید منصوب شده است. او ادامه میدهد: باید قبول کنیم که شرایط تغییر کرده است، با وجود فضای مجازی، فروش مطبوعات تضعیف شده، هرچند مجلات تخصصی هنوز مشتریان خاص خود را به شکل سنتی حفظ کردهاند. اعضا بهناچار بهسمت فروش اقلام غیر میروند.
فکری، اما درباره درآمد کیوسک داران با بیان اینکه دکهها در سه سطح درجهبندی شدهاند، میگوید: آنچه هماکنون مشهود است، بازار راکد کسب و کار است که البته تنها مختص صنف ما نیست. اما کیوسک داران با فروش روزنامهها حتی نمیتوانند از پس هزینه ناهار خود بر بیایند! پول کارگر، مالیات، اجاره بها و هزینه بالای برق را هم باید به مشکلات آنها اضافه کنید؛ بنابراین میتوانم بگویم حداکثر درآمدشان بجز موارد استثنایی که همیشه وجود دارد، ۳ تا ۴ میلیون تومان است.
رئیس اتحادیه جراید با اشاره به اجاره طبقات فوقانی کیوسکها میگوید: متأسفانه شهرداری نمیخواهد هیچ درآمدی از این ناحیه برای کیوسکداران ایجاد کند و این درحالی است که اگر تنها قرار به فروش روزنامه در کیوسکها باشد، واحدهای صنفی تعطیل شوند، بهمراتب بهتر است! من معتقدم باید با گفتگو و مذاکره کار را پیش برد و طرح این موضوعات تنها بدبینی ایجاد میکند و به نفع هیچکس نیست. مرتضوی یکی دیگر از کیوسکداران مناطق جنوبی تهران با انتقاد ازهزینه بالای برق دکهها میگوید:ما ماهانه حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان هزینه برق میپردازیم، مگر نمیگویند ما واحد تجاری نیستیم، پس چرا باید مثل یک واحد تجاری با ما حساب شود.
او میگوید: زمانی فروش نشریات دست ما بود، وقتی قرار بود اسامی قبول شدگان دانشگاه سراسری و آزاد منتشر شود، مردم ساعت ۳ نیمه شب جلوی دکهها صف کشیده بودند و همه بهدنبال روزنامه بودند. اما از وقتی فضای مجازی و سایتها به میدان آمدند، ما فراموش شدهایم. چرا باید به ما انگ بزنند. ما حقی اضافهتر نمیخواهیم، فقط میخواهیم حقوقمان بیش از این پایمال نشود. چرا ناشران و مطبوعات فکری به حال ما نمیکنند؟ مگر نه این است که ما در گرما وسرما و در بدترین شرایط کنار آنها بودیم. علی مددی، یکی دیگر از کیوسکداران در تماس با روزنامه ایران از فروش اندک مطبوعات و مجلهها گلایه کرده و میگوید: زمانی فلان مجله پرفروش، در یک کیوسک طی ۲ هفته ۲۰۰ نسخه میفروخت، اما حالا از هر ۱۵ عددی که بهدست ما میرسد، ۵-۶ مجله هم برگشت میخورد. با این اوصاف چطور میتوانیم روی پای خودمان بایستیم. من از زمان موشکباران، دکهدار هستم. کار ما زیر نظر اتحادیهای است که از سال ۱۳۳۵ راهاندازی شده، چرا یک شرکت باید برای ما تصمیمگیری کند. شرکتی که از ابتدا در جریان وضعیت ما هم نبوده است. من میپرسم آیا با نفروختن سیگار در دکهها، مشکل دخانیات حل میشود؟ تا وقتی که مافیای سیگار وجود دارد، این اتفاق نخواهد افتاد. اگرچه اغلب ما سعی میکنیم به دانشآموزان سیگار نفروشیم.