اينکه يکي از دلایلی که اهميت شيربها کم و مهريه در ايران خيلي مهم شد را بايد در تاريخ دوره قاجار پيدا کرد؛ دورهاي که مردم از دو جهت در حال تغيير بودند؛ يکي آشنايي بيشتر با اصل دين به دليل گسترش سواد و زيادشدن تعداد روحانيون مطلع و دوم آشنايي ايرانيان با فرهنگهاي غيرايراني و ارتباط با مردمان عثماني، عراق عرب و حتي غرب.
فکر ميکنيد مهريه يک عروسخانم از طبقه معمولي و متوسط شهري حدود صد سال پيش چه قدر بوده؟ چشمها را ببنديد و خودتان را در يک خانه با نردههاي چوبي تصور کنيد؛ خانهاي که ديوارهاي حياطش هم کاهگلي است و داخل خانه پر از مهمان است؛ امروز بلهبران دارند.
حرفها تمام شده و سر همهچيز به توافق رسيدهاند. حالا وقت نوشتن قرارداد مهريه است. خانواده عروس فرستادهاند تا حاجآقا محمدعليآقاي اصفهاني بيايد که هم عروس و داماد را به هم محرم کند و هم چون تنها سواددار محله است، متن قرارداد را بنويسد.
آقامحمدعلي مينويسد: «بسمه تعالي/ با ياد خدا و صلوات بر پيغمبر خاتم (صليالله) و خاندان گرامي او و با تأييدات وليعصر (عجلالله تعالي فرجه) اين کاغذ، قراردادي است که ميان طرفين جناب کربلايي رضاقلي گيوهدوز، پدر عروس محترم مکرمه- آن موقع رسم نبود اسم عروس را در قرارداد بنويسند- از يک طرف و جناب حاجرضا بزازباشي، پدر داماد آقا جعفرعلي بزازباشي منعقد شده. مهريه قبول شده از اين قرار است که يک جلد کلامالله مجيد، آينه يک جام، لاله يک زوج، لباس سهدست، يک عقيق پنجتن، يک شمايل مرتضي علي (عليهالسلام) و صد تومان پول بر ذمه ميباشد. خدا مبارک فرمايد انشاءالله؛ شوال ۱۳۲۹ قمري.»
البته اين مهريه يک عروس از طبقه متوسط جامعه در عهد قجر است که هم خانواده خودش و هم خانواده آقاداماد دستشان به دهنشان ميرسيده وگرنه مهريه يک عروسخانم که مثلا پدر کارگر يا باربر داشت، خيلي کمتر از اين چيزي ميشد که در اين قراردادها مينوشتند. حالا اينکه چطور روزگار چرخيده و فرهنگ و تعاريف چرا اينقدر عوض شده که اين روزها گاهي مهريه دختر يک کارمند ساده از مهريه يک دختر کارخانهدار بيشتر ميشود، از آن چيزهايي است که جامعهشناسان بايد جوابشان را پيدا کنند.
مهريه دختران طبقه ثروتمند چقدر بوده است؟
سه پارچه آبادي در يزد، يک کمربند طلا که با سکههاي اشرفي تزئين شده بود، يک نيمتاج مرصع و غرق در جواهر و 10 دست لباس فرنگي (اين آخري خيلي مورد توجه عروسخانم قرار گرفته بوده). در ضمن آقاي داماد قبول کرده بود که ۶ هزار تومان هم شيربها بدهد.
طلاق در دوره قاجاريه
در دوره قاجار، زن در موارد خاصي همچون عدم دريافت نفقه از مرد، انحرافات اخلاقي يا ناتواني جنسي مرد، ميتوانست درخواست طلاق کند و در صورت طلاق، وظيفه نگهداري کودکان از سوي مردان و مشکل پرداخت مهريه نيز مردان معمولي جامعه را از فکر طلاق زنانشان منصرف ميکرد.