سرویس سیاسی فردا؛ محسن مهدیان: کنسرت شهرام ناظری با نظر دادستان قوچان لغو میشود. مسأله این یادداشت جایگاه موسیقی نیست؛ بحث عملکرد دادستانی هم نیست؛ کنسرت شهرام ناظری هم. مسأله را باید از منظر مردم تحلیل کرد.
گناه مردم دقیقاً چیست؟
یک کنسرتی، آنهم از جنس موسیقی فاخر شهرام ناظری، از وزارت ارشاد «جمهوری اسلامی» مجوز میگیرد. از چند روز قبل نهاد دارای مجوز تبلیغاتی از «جمهوری اسلامی» بلیت میفروشد و مردم اعتماد کرده و خریداری میکنند. حالا یک نهاد دیگر از «جمهوری اسلامی» مانع حضور مردم میشود.
گناه مردم چیست؟
یک اشتباه فاحش وجود دارد که باید عاجلاً برای آن فکری کرد. اختلاف و انتقاد از عملکرد دولت، سطحش امور اجرائی نیست. نباید سطح اختلافات مبنائی با دولت به سطح خدمت رسانی منتقل شود.
ممکن است منبر برخی نماز جمعهها هم در نقد همین کنسرتها باشد؛ اشکالی ندارد؛ اما سطح اختلاف نباید به اجرا کشیده شود. محل دعوا اینجا نیست. مدیرکل عدلیه و امریه باید یک حرف را بزنند؛ یک تصمیم بگیرند و از تصمیم هم دفاع کنند.
این سطح اختلاف یعنی «حاکمیت دوگانه از پایین» که اثر اجتماعیاش، بسیار خطرناکتر از «حاکمیت دوگانه در سطوح عالیه» است. مردم کاری با حاکمیت دوگانه در سطوح کلان ندارند اما حاکمیت دوگانه در امور اجرائی و محسوس را با گوشت و پوست لمس میکنند. این قبیل رفتارها جامعه را دچار تشویش و سوءتفاهم از یک نظام دوتکه و دوپارچه میکند.
ابعاد تخریب این سرمایه اجتماعی را حدس بزنید. قابل قیاس با هزینه تعطیلی یک کنسرت نیست. دقت فرمائید که برداشت مردم «مانع تراشی حاکمیتی» است نه سیاسی.«مانع تراشی سیاسی» یعنی ممانعت احزاب و رسانههای مخالف و مانع تراشیهای حاکمیتی یعنی همان احزاب و رسانههای مخالف که لباس حاکمیت به تن دارند.
ویران کننده نیست؟
پ.ن: بهترین اتفاق برای دولتی که محبوبیتش، به جهت کم کاری، آن به آن در معرض تهدید است استقبال از یک نظام دوگانه، آنهم در سطوح اجرائی است. دوگانه در سطوح عالیه، هزینه بسیاری دارد. بنابراین با یک نشست ساده با سپاه یا انتشار یک خبر درباره چک کردن لیست وزرا با رهبری، حاکمیت دوگانه را در ظاهر حل میکنند؛ اما دوگانه حاکمیتی را مردم باید احساس کنند تا سراسر نفع سیاسی شود. کافی است مردم در زندگی روزمرهشان احساس کنند مشکلات اجرائی و محسوسشان ناشی از مانع تراشیهای حاکمیتی است.