جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: شنبه، 10 آبان 1393     
خیلی نگاه حرمله آزار می دهد

از دشت پربلا و مکانش که بگذریم
از ظهر داغ و بحث زمانش که بگذریم
 
یک راست می رسیم به طفل سه ساله ای
از انحنای قد کمانش که بگذریم
 
از گم شدن میان بیابان کربلا
یا از به لب رسیدن جانش که بگذریم
 
تازه به زخم های کف پاش می رسیم
از زخم های گوش و دهانش که بگذریم
 
حتی زنان شام به حالش گریستند
از حال عمه ی نگرانش که بگذریم
 
خیلی نگاه حرمله آزار می دهد
از خاطرات تیر و کمانش که بگذریم
 
با روضه ی کشیده ی گوشش چه می کنند
از گوشواره های گرانش که بگذریم
 
دروازه کودکان بدی داشت لااقل
از ازدحام پیر و جوانش که بگذریم
 
در مجلس یزید زبانش گرفته بود
از حرف های سخت و بیانش که بگذریم
 
حالا به گریه کردن غساله می رسیم
از دستهای زجر و توانش که بگذریم...
 
( السلام علیک یا بنت الحسین علیه السلام )



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: