جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: شنبه، 24 بهمن 1394     
جمهوری اسلامی ترکیب اضافی نیست

 

شیرازنا: آنچه در پی می‌آید بخش‌هایی از گفتگوی زنده با «محمدصالح مفتاح» با شبکه رادیویی گفتگو است که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی طرح شده است:

* * * * *

انقلاب اسلامی تفاوت عمده‌ای با سایر حرکت‌ها و تحول‌ها داشت و آن هم عنصر اسلامیت در آن است. در همه انقلاب‌های دیگر هم مردم نقش‌آفرین بودند، اما در انقلاب اسلامی ما این تفاوت را داشت که هم در تحقق و هم در استمرار انقلاب، مردم نقش عمده را داشته‌اند. این امر برآمده از تلقی حضرت امام (ره) از حکومت اسلامی بود. ما شاهد بوده‌ایم که حضرت امام (ره) بارها مردم را مخاطب قرار می‌داده‌اند. منظور از مردم نیز فقط یک طیف یا طبقه خاصی نیست، فقط نخبگان مخاطب پیام امام نیستند. تاکیدی که ایشان بر کوخ‌نشینان داشتند و اینکه حقوق مردم مستضعف را مطالبه می‌کردند نشان می‌دهد که نگاه جامعی به همه گروه‌ها و طبقات جامعه داشتند. چرا که آنها بار اصلی انقلاب اسلامی بر دوش آنها بود و همان‌ها بودند که حفظ و حراست از انقلاب را هم همان‌ها پیگیری می‌کردند.

طرح عنوان «جمهوری اسلامی» در مقابل چند گفتمان دیگر بود که هنوز هم مدعی دارند. یک گفتمان غربی بود که به اسم «دموکراسی» مردم را در حکومت دخالت می‌دهد، اما فقط در حد یک رای. در حد یک حضور نمایشی. گفتمان دیگر هم تلقی اشتباهی از حکومت اسلامی است که مردم را پس از تشکیل حکومت واجد جایگاه خاصی نمی‌داند الا اینکه باید تابع و مطیع حاکم اسلامی باشد.

آنچه رهبر معظم انقلاب اسلامی تحت عنوان «مردمسالاری دینی» طرح کرده‌اند، ادامه همان اندیشه‌ی امام (ره) است که مردم را واجد حقوق و تکالیف متعددی در جامعه می‌دانست. برخی از این تکالیف در کشورهای دیگر نمونه‌ای ندارد. اصل هشتم قانون اساسی ما مردم را مکلف می‌کند در برابر انحراف و اشکالات مسئولین سکوت نکنند و آنها را «امر به معروف و نهی از منکر» کنند. در سایر جوامع مردم را مکلف نمی‌کنند که اشکالات حکومت را بگویند، حداکثرش این است که به آنها حق می‌دهد که از حکومت انتقاد کنند.بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی مردم، ما شاهد حضور گسترده و موثر مردم در صحنه هستیم. همین گفتمان است که مردم را موظف می‌کند از ارزش‌های اسلامی حراست کنند.

امام خمینی و مردم در جامعه دینی

امام خمینی تاکید داشتند مردم باید در صحنه باشند تا ارزش‌ها را حفظ کنند. و در مقابل کسانی که به انحاء مختلف سعی می‌کردند مردم را از مشارکت فعال در اداره جامعه برکنار بدارند، مقابله کردند. روزی که بازرگان نخست وزیر دولت موقت پس از پیروزی انقلاب، با تشکر از مردم برای تحمل سختی‌های انقلاب، خواست تا به خانه بروند و کار را به دولت بسپارند، امام (ره) به شدت با این گفتار مخالفت کرد و گفتند مردم باید در صحنه باشند.

در حال حاضر مردم حضور فعال و موثری در جامعه ندارند. بسیاری از مناسک و مصادر رفتارهای انقلابی به مسئولین و دولت احاله کرده‌ایم. مردم هم فکر می‌کنند که دیگر نقشی در آن امور ندارند. مردم به دلیل اعتماد و اطمینانی که به حکومت دارند چنین نگاهی دارند که آنها ارزش‌ها را حراست می‌کنند و به پیش می‌برند. اصلا تشکیل حکومت اسلامی برای همین بوده است که از ارزش‌ها و مطالبات انقلابیحراست کنند. از آنجمله این است که اصل هشتم قانون اساسی یک اصل مغفول است، قانونی که باید برایش نوشته می‌شده هنوز تدوین نشده است. هنوز حضور و مشارکت مردم در امور کشور سامانی ندارد و حمایتی از «امر به معروف و نهی از منکر» نشده است.

مردمسالاری دینی یک ترکیب اضافی نیست

در حقیقت «جمهوری اسلامی» یا به تعبیر دیگر «مردمسالاری دینی»، نوعی از حکومت است که عنصر مردم از دین جدا نیست. اینگونه نیست که مردمسالاری چیزی باشد و دین چیز دیگری که بعد بحث کنیم که نوع ترکیب آنها اضافی است یا وصفی یا نوع دیگر.

از سوی دیگر این مرزهایی که برخی با عناوینی چون مشروعیت و مقبولیت طرح کرده‌اند، نمی‌پذیرفتند. این تفاوت‌ها را از ادبیات غربی گرفته‌اند، اما مفهوم مردمسالاری دینی از مبانی دینی گرفته شده است. بر اساس تلقی ما اگر حاکم اسلامی بتواند با قدرت و زور خود را بر سریر قدرت نگه دارد، اما مردم او را نخواهند، این حکومت نمی‌تواند نام خود را اسلامی بگذارد. صرف اجرای برخی حدود و مقررات اسلامی باعت نمی‌شود از نظر دینی حکومت مشروع تلقی شود. آن مردمساری که از آن نام می‌بریم در درون احکام اسلامی ما وجود دارد. حتی امیرالمومنین هم در آن زمان که شاید با قدرت شمشیر می‌توانستند حکومت‌شان را تاسیس یا ادامه دهند، هرگز بدون همراهی مردم چنین نکردند. این در حالی است که ما در مشروعیت حکومت امیرالمومنین پس از پیامبر (ص) شکی نداریم؛ آن مشروعیت چندان هم وابسته به مردم نبود و اصل آن را خداوند تعیین کرده بودند. در زمان امام حسن (ع) هم همین گونه بود و ایشان پس از رویگردانی مردم از حکومتشان، تلاشی برای حفظ آن با زور نکردند. یعنی با کنار رفتن مردم، هرچند شاید با قدرت می‌توانستند تمام یا بخشی از حکومت را حفظ کنند، اما مسیر دیگری را انتخاب کردند.

فقه سیاسی نحیف ما

تعبیر مردمسالاری شاید جدید باشد، اما این مفاهیم جدید نیست و ریشه‌هایش در اندیشه اسلامی است. سالها در فقه مطرح بوده است. متاسفانهفقه سیاسی ما در طول زمان‌ها چندان رشد و توسعه نیافته است و در مقایسه با سایر ابواب فقهی بسیار نحیف مانده است. البته شاید بتوان علت آن را در عدم امکان تاسیس حکومت اسلامی جستجو کرد و اینکه حاکمان جور اجازه طرح و تبلیغ آن را نمی‌داده‌اند. به همین دلیل در فقه ما کمتر به بحث حکومت پرداخته شده است. اما در همان بخش‌ها نیز می‌توان از فقهای سلف یاد کرد و از مباحث آنها در باب مشروعیت حکومت دینی استفاده بود. اما در بسیاری از جزئیات بحثی طرح نشده یا کمتر پرداخته شده است. اما حضرت امام (ره) بعد از یک بازخوانی تاریخی با بدیهی خواندن اصل حکومت، طرح موضوع حکومت اسلامی و اصل ولایت فقیه را با مبانی دینی طرح می‌کنند.

 

در حقیقت «جمهوری اسلامی» یا به تعبیر دیگر «مردمسالاری دینی»، نوعی از حکومت است که عنصر مردم از دین جدا نیست. اینگونه نیست که مردمسالاری چیزی باشد و دین چیز دیگری که بعد بحث کنیم که نوع ترکیب آنها اضافی است یا وصفی یا نوع دیگر.
شیرازنا: آنچه در پی می‌آید بخش‌هایی از گفتگوی زنده با «محمدصالح مفتاح» با شبکه رادیویی گفتگو است که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی طرح شده است:

* * * * *

انقلاب اسلامی تفاوت عمده‌ای با سایر حرکت‌ها و تحول‌ها داشت و آن هم عنصر اسلامیت در آن است. در همه انقلاب‌های دیگر هم مردم نقش‌آفرین بودند، اما در انقلاب اسلامی ما این تفاوت را داشت که هم در تحقق و هم در استمرار انقلاب، مردم نقش عمده را داشته‌اند. این امر برآمده از تلقی حضرت امام (ره) از حکومت اسلامی بود. ما شاهد بوده‌ایم که حضرت امام (ره) بارها مردم را مخاطب قرار می‌داده‌اند. منظور از مردم نیز فقط یک طیف یا طبقه خاصی نیست، فقط نخبگان مخاطب پیام امام نیستند. تاکیدی که ایشان بر کوخ‌نشینان داشتند و اینکه حقوق مردم مستضعف را مطالبه می‌کردند نشان می‌دهد که نگاه جامعی به همه گروه‌ها و طبقات جامعه داشتند. چرا که آنها بار اصلی انقلاب اسلامی بر دوش آنها بود و همان‌ها بودند که حفظ و حراست از انقلاب را هم همان‌ها پیگیری می‌کردند.

طرح عنوان «جمهوری اسلامی» در مقابل چند گفتمان دیگر بود که هنوز هم مدعی دارند. یک گفتمان غربی بود که به اسم «دموکراسی» مردم را در حکومت دخالت می‌دهد، اما فقط در حد یک رای. در حد یک حضور نمایشی. گفتمان دیگر هم تلقی اشتباهی از حکومت اسلامی است که مردم را پس از تشکیل حکومت واجد جایگاه خاصی نمی‌داند الا اینکه باید تابع و مطیع حاکم اسلامی باشد.

آنچه رهبر معظم انقلاب اسلامی تحت عنوان «مردمسالاری دینی» طرح کرده‌اند، ادامه همان اندیشه‌ی امام (ره) است که مردم را واجد حقوق و تکالیف متعددی در جامعه می‌دانست. برخی از این تکالیف در کشورهای دیگر نمونه‌ای ندارد. اصل هشتم قانون اساسی ما مردم را مکلف می‌کند در برابر انحراف و اشکالات مسئولین سکوت نکنند و آنها را «امر به معروف و نهی از منکر» کنند. در سایر جوامع مردم را مکلف نمی‌کنند که اشکالات حکومت را بگویند، حداکثرش این است که به آنها حق می‌دهد که از حکومت انتقاد کنند.بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی مردم، ما شاهد حضور گسترده و موثر مردم در صحنه هستیم. همین گفتمان است که مردم را موظف می‌کند از ارزش‌های اسلامی حراست کنند.

امام خمینی و مردم در جامعه دینی

امام خمینی تاکید داشتند مردم باید در صحنه باشند تا ارزش‌ها را حفظ کنند. و در مقابل کسانی که به انحاء مختلف سعی می‌کردند مردم را از مشارکت فعال در اداره جامعه برکنار بدارند، مقابله کردند. روزی که بازرگان نخست وزیر دولت موقت پس از پیروزی انقلاب، با تشکر از مردم برای تحمل سختی‌های انقلاب، خواست تا به خانه بروند و کار را به دولت بسپارند، امام (ره) به شدت با این گفتار مخالفت کرد و گفتند مردم باید در صحنه باشند.

در حال حاضر مردم حضور فعال و موثری در جامعه ندارند. بسیاری از مناسک و مصادر رفتارهای انقلابی به مسئولین و دولت احاله کرده‌ایم. مردم هم فکر می‌کنند که دیگر نقشی در آن امور ندارند. مردم به دلیل اعتماد و اطمینانی که به حکومت دارند چنین نگاهی دارند که آنها ارزش‌ها را حراست می‌کنند و به پیش می‌برند. اصلا تشکیل حکومت اسلامی برای همین بوده است که از ارزش‌ها و مطالبات انقلابیحراست کنند. از آنجمله این است که اصل هشتم قانون اساسی یک اصل مغفول است، قانونی که باید برایش نوشته می‌شده هنوز تدوین نشده است. هنوز حضور و مشارکت مردم در امور کشور سامانی ندارد و حمایتی از «امر به معروف و نهی از منکر» نشده است.

مردمسالاری دینی یک ترکیب اضافی نیست

در حقیقت «جمهوری اسلامی» یا به تعبیر دیگر «مردمسالاری دینی»، نوعی از حکومت است که عنصر مردم از دین جدا نیست. اینگونه نیست که مردمسالاری چیزی باشد و دین چیز دیگری که بعد بحث کنیم که نوع ترکیب آنها اضافی است یا وصفی یا نوع دیگر.

از سوی دیگر این مرزهایی که برخی با عناوینی چون مشروعیت و مقبولیت طرح کرده‌اند، نمی‌پذیرفتند. این تفاوت‌ها را از ادبیات غربی گرفته‌اند، اما مفهوم مردمسالاری دینی از مبانی دینی گرفته شده است. بر اساس تلقی ما اگر حاکم اسلامی بتواند با قدرت و زور خود را بر سریر قدرت نگه دارد، اما مردم او را نخواهند، این حکومت نمی‌تواند نام خود را اسلامی بگذارد. صرف اجرای برخی حدود و مقررات اسلامی باعت نمی‌شود از نظر دینی حکومت مشروع تلقی شود. آن مردمساری که از آن نام می‌بریم در درون احکام اسلامی ما وجود دارد. حتی امیرالمومنین هم در آن زمان که شاید با قدرت شمشیر می‌توانستند حکومت‌شان را تاسیس یا ادامه دهند، هرگز بدون همراهی مردم چنین نکردند. این در حالی است که ما در مشروعیت حکومت امیرالمومنین پس از پیامبر (ص) شکی نداریم؛ آن مشروعیت چندان هم وابسته به مردم نبود و اصل آن را خداوند تعیین کرده بودند. در زمان امام حسن (ع) هم همین گونه بود و ایشان پس از رویگردانی مردم از حکومتشان، تلاشی برای حفظ آن با زور نکردند. یعنی با کنار رفتن مردم، هرچند شاید با قدرت می‌توانستند تمام یا بخشی از حکومت را حفظ کنند، اما مسیر دیگری را انتخاب کردند.

فقه سیاسی نحیف ما

تعبیر مردمسالاری شاید جدید باشد، اما این مفاهیم جدید نیست و ریشه‌هایش در اندیشه اسلامی است. سالها در فقه مطرح بوده است. متاسفانهفقه سیاسی ما در طول زمان‌ها چندان رشد و توسعه نیافته است و در مقایسه با سایر ابواب فقهی بسیار نحیف مانده است. البته شاید بتوان علت آن را در عدم امکان تاسیس حکومت اسلامی جستجو کرد و اینکه حاکمان جور اجازه طرح و تبلیغ آن را نمی‌داده‌اند. به همین دلیل در فقه ما کمتر به بحث حکومت پرداخته شده است. اما در همان بخش‌ها نیز می‌توان از فقهای سلف یاد کرد و از مباحث آنها در باب مشروعیت حکومت دینی استفاده بود. اما در بسیاری از جزئیات بحثی طرح نشده یا کمتر پرداخته شده است. اما حضرت امام (ره) بعد از یک بازخوانی تاریخی با بدیهی خواندن اصل حکومت، طرح موضوع حکومت اسلامی و اصل ولایت فقیه را با مبانی دینی طرح می‌کنند.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: