جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: دوشنبه، 14 ارديبهشت 1394     
سریال‌ های تلویزیون بعد از «درحاشیه»

خبرآنلاین: اعتراض‌هایی که به توقف پخش چند مجموعه در سال‌های اخیر منجر شده، برخی نویسندگان و مجموعه‌سازان را به سمت محافظه‌کاری بیشتر سوق داده است.

قصه دکترها و پرستارهای بیمارستان حاشیه که شب‌های بهاری سال 1394 روی آنتن شبکه سوم سیما می‌رفت، تنها بخشی از قصه سریال «درحاشیه» بود؛ همزمان با پخش این مجموعه تلویزیونی سناریوی دیگری نیز در حال شکل‌گیری بود، سناریوی انتقادها و دفاع‌ها که در پایان آن، دست منتقدان به عنوان برنده بالا رفت.

اینکه تعارف بخش جدانشدنی زندگی ایرانیان است، اینکه انتقادها در ایران چندان تاب آورده نمی‌شود و اغلب افراد عادت به شنیدن تعریف و تمجید هرچند دروغین دارند نکته‌ای پنهان نیست و در همین فضاست که شوخی کردن با افراد سخت می‌شود و هرچه رتبه افراد بالاتر برود، امکان شوخی با او پایین‌تر می‌آيد.

در میان این خلقیات مردمان سرزمین ایران، وقتی بحث رده‌بندی‌های اجتماعی و تاثیر تحصیلات بر تعریف جایگاه افراد نیز مطرح شود، روشن است که شوخی کردن با گروهی همچون پزشکان بدون دردسر نباشد؛ دردسری که به دست و پای سریال جدید مهران مدیری پیچید و آن را اول دچار جرح و تعدیل کرد و در ادامه از ادامه راه بازداشت.

«در حاشیه» تنها یک مثال از سریال‌هایی است که اعتراض‌های بیرونی آن را در نیمه راه متوقف کرد؛ هنوز خاطره «سرزمین کهن» کمال تبریزی از ذهن‌ها پاک نشده و هر از گاهی خبر احتمال پخش مجدد آن منتشر می‌شود و هر خبر با واکنش دوباره منتقدان، انتشار نیافته فروکش می‌کند.

تکرار چنین تجربیاتی است که سریال‌سازهای تلویزیون را به سمت خلق فضاهایی بی‌شناسنامه و مردمانی ناشناس می‌برد تا حتی اگر سریال چندان گرم از آب درنیاید، دست کم در نیمه راه نیز متوقف نشود.

«میکائیل» در سرزمینی ناشناخته‌

یکی از سئوال‌هایی که اغلب تماشاگران «میکائیل» به کارگردانی سیروس مقدم هرشب زمان تماشای این سریال می‌پرسند این است که قصه در کدام شهر روایت می‌شود؟ «60 کیلومتری» کجای ایران است؟ نشانه‌های مردمان کدام قوم را می‌توان در میان شخصیت‌های آن یافت؟ تهران محل فیلمبرداری بوده یا قصه برای منطقه دیگری است؟

مقدم یک دلیل مشخص برای ایجاد این سئوال‌ها دارد، نکته‌ای که چندی پیش در گفت‌و‌گو با «هفت صبح» چنین مطرح کرده بود: «برای اینکه برای کسی سوء‌تفاهم ایجاد نشود یا کسی یا قشری خودش را در موقعیت قصه ما قرار ندهد و فرعیات بر اصول غلبه نکند، از روز اول تصمیم گرفتیم ناکجا آبادی را ترسیم کنیم و سپس قصه را پیش ببریم. «میکائیل» به اعتقاد من در همین حد هم یک جسارت، ریسک و خودزنی قابل تقدیر است که ناجی هنر برای طرح این ایده به آن دست زده است.»

این کارگردان در بخش دیگر گفت‌و‌گوی به صراحت اعلام کرده بود که مایل نبوده مصداق‌هایی از هیچ منطقه شناخته شده در ایران ارائه دهد تا در مورد لهجه و نوع لباس پوشیدن آنان و مواردی از این دست برای او دردسرساز نشود.

هرچند که «میکائیل» با اتکا به داشته‌هایش توانسته جای خود را در میان مخاطبان بیابد و به موفقیت‌هایی برسد، اما روشن است که تداوم نگاه محافظه‌کارانه مسیر ارتباط مجموعه‌ها را با تماشاگران ناهموار کرده و روایت داستان‌ها در محیطی ناآشنا به مرور اتصال تماشاگران را به مجموعه‌ها قطع می‌کند.

بدون شرح

زمانی که سریال «بدون شرح» به کارگردانی مهدی مظلومی روی آنتن شبکه سوم سیما رفت، اعتراض‌های کمرنگی در برخی مجلات و روزنامه‌ها منتشر شد. مظلومی در این مجموعه داستان مجله‌ای را روایت می‌کرد که به گفته سردبیرش در آستانه به گل نشستن بود و عملا تصویری بهم ریخته و غیرحرفه‌ای از فضای تحریریه یک نشریه ارائه می‌کرد.

اعتراض‌های هر از گاه منتشر شده در برخی مطبوعات هیچ‌گاه موجب نشد این سریال از آنتن پایین کشیده شود. فضای موجود در مطبوعات به گونه‌ای بود که اغلب روزنامه‌نگاران حرفه‌ای روایت ارائه شده از تحریریه را اصلا به خود نمی‌گرفتند و آن را مربوط به نشریات به اصطلاح زرد می‌دانستند و حتی اعتراض به این سریال را در شان خود نمی‌دیدند.

در مورد «درحاشیه» مشکل از جایی شروع شد که هنوز هیچ قسمتی از سریال پخش نشده بود، فقط پزشکان مطلع شده بودند قرار است با آنان شوخی شود و همین کافی بود تا موضوع را پیش وزیر بهداشت نیز مطرح کنند و او هم قدم جلو بگذارد و از مسئولان صداوسیما بخواهد پخش سریال را متوقف کند.

شاید حرکت ابتدایی صداوسیما برای صرف‌نظر کردن از این درخواست‌ها از موضع قدرت به نظر می‌رسید، اما بالاخره صداوسیما هم نتوانست در مقابل اعتراض‌ها ایستادگی کند و سریالی که قصد داشت وارد داستان‌های فرعی و ماجرای شخصیت‌های دیگری شود، از ادامه راه بازایستاد.

این روزها اعتراض به فضای سریال‌ها مانند اغلب موضوعات دیگر تبدیل به یک مد شده است، ماجرا به هرجایی که کشیده شود، بالاخره یکی از گوشه‌ای پرچم اعتراض را بالا می‌آورد، اینکه دامنه این معترضان و موضوعات حساسیت‌برانگیز تا کجا گسترده خواهد شد روشن نیست، اما آنچه روشن است، افزایش نگرانی نویسندگان فیلمنامه‌ها و کارگردانان از وضعیت ایجاد شده است.

سرخوردگی حاصل از کارهای نیمه‌کاره، نگرانی از نتیجه نزدیک شدن به هر موضوع و مسائلی از این دست سریال‌های صداوسیما را به کدام سمت هدایت خواهد کرد؟ آیا همچنان خطی از زندگی واقعی در مجموعه‌ها باقی می‌ماند که قابل پیگیری باشد؟ آیا نویسندگان و کارگردانان راهی برای جستن از این تنگنا می‌یابند؟ و آیا مسئولان صداوسیما تصمیم می‌گیرند تمام قد پشت تولیدات بایستند؟

این‌ها پرسش‌هایی است که بیش از کلام انتظار می‌رود در عمل به پاسخ برسند.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: