جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: پنجشنبه، 14 اسفند 1399     
قصاص؛ فرجام قتل رفیق به خاطر مواد مخدر

شرق: درگیری میان دو دوست قدیمی بر سر مواد مخدر باعث شد یکی کشته و دیگری با حکم دادگاه به قصاص محکوم شود.

به گزارش خبرنگار ما، خرداد سال جاری مأموران در جریان درگیری خونینی بین دو جوان قرار گرفتند. مرد زخمی که به بیمارستان منتقل شده بود، به ‌دلیل خون‌ریزی شدید جانش را از دست داد. وقتی پلیس شهروندانی را که شاهد این درگیری بودند مورد بازجویی قرار داد، یکی از آنها گفت می‌داند قاتل و مقتول چه کسانی هستند. او گفت: رامین و اشکان با هم دوست بودند من در محل آنها را زیاد می‌دیدم. رامین به سمت اشکان حمله کرد و او را زد البته درگیری دو‌طرفه بود. رامین بعد از اینکه اشکان را زد متواری شد.

با تحقیقاتی که مأموران انجام دادند سرانجام رامین را شناسایی و بازداشت کردند. رامین در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد اما مدعی شد چون نمی‌خواست کشته شود مرتکب قتل شد. ادعای متهم مبنی بر دفاع مشروع از سوی دادسرا پذیرفته نشد و متهم با قرار بازداشت راهی بازداشتگاه شد. این در حالی بود که اولیای‌دم نیز شکایتی را علیه او تنظیم کردند و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

بعد از اینکه مأموران از شاهدان عینی تحقیق کردند و صحنه قتل نیز بازسازی شد، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. سرانجام متهم پای میز محاکمه رفت. بعد از اینکه کیفرخواست علیه رامین خوانده شد، اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

مادر اشکان گفت: اشکان هر ایرادی هم داشت فرزند من بود، رامین او را به عمد کشته است. رامین بارها به خانه ما آمده بود. او نان و نمک ما را خورد و نمکدان شکست. او پسرم را کشته است و من از خونش نمی‌گذرم. در ادامه رامین اتهام قتل عمدی را رد کرد اما پذیرفت دوستش با ضربه چاقوی او به قتل رسیده است. متهم در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: من و اشکان هر دو به مواد مخدر اعتیاد داشتیم.

ما هم‌پیاله و خیلی رفیق بودیم. من سال‌های زیادی بود اشکان را می‌شناختم. او دوست روزهای خوب زندگی من بود و هر وقت هم مشکلی داشتم به من کمک می‌کرد. روز حادثه هم هر دو خمار بودیم و حال خوبی نداشتیم من و اشکان یک بسته مواد به صورت شریکی داشتیم. وقتی از اشکان خواستم تا مواد را به من بدهد توجهی نکرد.

او گفت تو به من بدهکاری. این مواد را جای بدهی برمی‌دارم. سر این موضوع با هم جرو‌بحث کردیم و من خیلی عصبانی شدم و حرف بدی به اشکان زدم. اشکان هم از دست من عصبانی شد و به سمتم حمله کرد. متهم در ادامه گفت: با اینکه سعی کردم دعوا را تمام کنم، اشکان دست‌بردار نبود.

او با چاقو به من حمله کرد. با هم گلاویز شدیم و چاقوی بزرگی را که دستش بود، به سمتم پرت کرد. من هیچ راهی نداشتم. یا باید می‌زدم یا کشته می‌شدم. در یک لحظه ضربه‌ای به او زدم که باعث مرگش شد. در این هنگام قاضی از متهم پرسید اگر قصد کشتن نداشتی پس چرا ضربه را جایی زدی که اشکان بمیرد. متهم جواب داد: من یک ضربه به پهلو زدم. اصلا فکر نمی‌کردم ضربه کوچکی که به پهلو زدم باعث مرگ او شود.

ضمن اینکه من چند بار گفتم قصد زدن نداشتم و مجبور شدم. متهم همچنین در پاسخ به این سؤال که شاهدان گفته‌اند تو درگیری را آغاز کردی پس چطور ادعای دفاع مشروع می‌کنی، گفت: شاهدان شاید از ابتدا ماجرا را ندیده‌اند. دعوا را من شروع نکردم. من فقط می‌خواستم مواد را از اشکان بگیرم. او مقاومت کرد و بعد هم حمله کرد. می‌گفت چون بدهکاری مواد را نمی‌دهم در‌حالی‌که رفیق بودیم و او نباید این‌طور با من برخورد می‌کرد.

ضمن اینکه اول او چاقو کشید و من را تهدید کرد. بعد از گفته‌های متهم وکیل‌مدافع او در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل من ادعای دفاع مشروع دارد. هرچند شاهدان گفته‌اند او درگیری را شروع کرده است اما اول اشکان چاقو کشیده و به سمت موکل من حمله کرده است. من درخواست دارم در این خصوص توجه ویژه‌ای شود. بعد از گفته‌های وکیل‌مدافع متهم و اخذ آخرین دفاع، هیئت قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند و متهم را در دفاع مشروع محق ندانستند و او را به قصاص محکوم کردند.




درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: